یاسیدالکریم

مذهبی - اجتماعی - سیاسی

یاسیدالکریم

مذهبی - اجتماعی - سیاسی

۳ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

امشب لبالب می شود دخل همه خمارها 

وا می شود با جام می از تشنگان افطارها 

تسبیح وجام ومهر ومی تکلیف عقل وعشق کی 

من خسته ام از این همه تکرار استغفار ها 

از قلب قرآن و زبور انجیل و تورات و صحف 

موعود میاد برون از کل استفسارها 

از پرده گر آید برون توحید می گردد فزون 

بت می تراشند از قد رعنای او حجارها 

 

جای تمام فرش ها پیش قدوم یار ما 

می گسترانند انبیا عمامه ها دستارها 

آیینه ی حق منجلی در آینه روی علی 

تکثیر شد در آینه تا آسمان کرارها 

از آب زمزم قطره ای بر رخ بزن بیدار شو

از جام کوثر قطره ای بر رخ بزن هشیار شو

بر لوح تقدیر دلت از عرش میاد قلم

بر بندگی اصرار کن گنجینه اسرار شو

 

از قیدها ازاد شو از اهل عشق آباد شو

مستشهد بین یدیه حضرت دلدار شو 

هستی همه از هست او دل را بده بر دست او

بردار خود را از میان بردار شو سردار شو 

دنیاست مملو از فتن روح بصیرت بی بدن

این جسم ناسوتی بنه لاهوت را طیار شو 

نفس و نفس خیرات کن حب علی اثبات کن

پای رکاب نائبش مقداد شو عمار شو 

 

نور اباصالح ببین می تابد امشب بر زمین

با حضرت روح الامین در سامره احضار شو 

چون یوسف کنعان بیا در ازدحام انبیا

با رشته ی جان خودت راهی این بازار شو 

جبریل گوید زیر لب با خویشتن یاللعجب

بعد از محمد (ص) آمده گویا رسول دیگری

دیوانه ام گر رو کنم بر آستان دیگری

امشب به پای مهد تو نور دعای عهد تو

 

آماده کرده سینه را تا انتقام مادری

پای رکاب حضرتت وقت ظهور قدرتت 

جبریل می آرد برای رو خودت شهپری 

وقت قیامت ای بنازم صور اسرفیل را

خصم علی می بیند آن دم کار عزرائیل را

من از طفیل رو تو گشتم فضیل کوی تو

صحرای خشک و تشنه من دریا تو و مظلوم تو

ای فاصل من تا خدا ای واصل ارض و سماء

 

دائم تو و قائم تو و مولا تو و مظلوم تو 

در راه تو خار و خسم من بی کس بن بی کسم

زهرا تو و حیدر تو و طاها تو و مظلوم تو 

ای وارث خون خدا ای زائر کرببلا

خون خواه مظلومیت زهرا تو مظلوم تو 

شکر خدا بر سفره مولا گدا تکریم شد

روزی ما از خرده های نان تو تقسیم شد

ای افضل فضائل امشب نثار تو

 

یعنی زیارت حرمش در کنار تو 

اذن دخول خوان که بسوزم در اتشت

با روضه های عمه ی محمل سوار تو

کنج خرابه با سر انگشت خود نوشت

بابا بیا که سوختم از انتظار تو

بابا پایین نشین که دیده امت بر فراز نی

رحمی نمی کند به سرت نیزه دار تو

 

عمدا تو را مقابل ان سنگ ها گرفت

فهمیده بود می نگرد طفل زار تو

عمدا مرا مقابل تو خیزران زدند

می دید چشمهای عمو را کنار تو

چسبیده است حلقه ی زنجیر بر تنم

بر زخمی های رگ رگ تو بوسه می زنم 



یاسید الکریم

قوله تعالی : و لتجدن اقربهم مودة للذین آمنوا، الذین قالوا انا نصاری، ذلک بان منهم قسیسین و رهبانا و انهم لا یستکبرون و اذا سمعوا ما انزل الی الرسول تری اعینهم تفیض من الدمع مما عرفوا من الحق یقولون ربنا آمنا فاکتبا مع الشاهدین (مائده 82 و 83) 

بطور مسلّم، نزدیکترین افراد به مسلمین و مؤمنین را کسانى مى ‏یابى که مى‏ گویند ما نصارى هستیم، این بخاطر آن است که در میان آنها، افرادى عالم و تارک دنیا هستند و آنها [در برابر حق] تکبّر نمى ‏ورزند. و آن زمان که آیات نازله بر پیامبر اکرم (ص) را بشنوند، چشمهان آنها را مى‏بینى که اشک مى ‏ریزد، بخاطر حقیقت [مشترکی] که دریافته ‏اند ؛ آنها مى‏ گویند: «پروردگارا! ایمان آوردیم؛ پس ما را با گواهان [و شاهدان حق، در زمره یاران محمد (ص) ] بنویس! 

 

قوله سبحانه و تعالی : لیس علی الضعفاء و لا علی المرضی و لا علی الذین لا یجدون ما ینفقون حرج، اذا نصحوا لله و رسوله، ما علی المحسنین من سبیل و الله غفور رحیم و لا علی الذین اذا ما اتوک لتحملهم قلت لا اجد ما احملکم علیه، تولوا و اعینهم تفیض من الدمع حزنا الا یجدوا ما ینفقون (توبه 91 و  92)

بر ضعیفان و بیماران و آنها که وسیله‏اى براى انفاق [در راه جهاد] ندارند، ایرادى نیست [که در میدان جنگ شرکت نجویند] هرگاه براى خدا و رسول او خیرخواهى کنند [ و از آنچه در توان دارند، مضایقه ننمایند ] بر نیکوکاران راه مؤاخذه نیست؛ و خداوند آمرزنده و مهربان است. و [نیز] ایرادى نیست بر آنها که وقتى نزد تو آمدند که آنان را بر مرکبى [براى جهاد] سوار کنى، [و به خاطر راه طولانی و دیگر مشکلات جهاد پیاده میسر نبود و تو ] گفتى: مرکبى که شما را بر آن سوار کنم، ندارم [از نزد تو] بازگشتند در حالى که چشمانشان از اندوه اشک بار بود؛ زیرا چیزى نداشتند که در راه خدا انفاق کنند [و با آن به میدان بروند] 

 

پ ن : خداوند متعال در قرآن شریف در دو موضع به نحو زیبایی از شرمندگی و شکسته حالی تعریف و تمجید کرده است و آن را قابل پذیرش خوانده است دسته اول مسیحیانی که تاکنون مقابل حق ایستاده بودند اما با قرائن و شواهد و رویت گفتار و رفتار نبوی و استماع کلام وحی از پیامبر اکرم (ص) و شناخت جنس یکسان کلمات پیامبر با مفاهیم حقی که از سابق از پیامبر خود حضرت عیسی (ع) می دانستند یا آنچه وجدان و قلب شان بدان گواهی می داد می فهمیدند گویی تاکنون به اشتباه رفته اند و با چشمانی پر اشک و قلبهایی شکسته و آماده پذیرش حق نزد پیامبر می آمدند و اظهار اسلام می کردند. علت آن را هم در آیه قبل توضیح می دهد چرا که در میان آنها عده ای دانشمند و دانا و تارک دنیا و به دور از دنیا پرستی و شئونات آن هستند و آن جماعت اهل تکبر نیستند. یعنی سه صفت دانایی و ترک دنیا پرستی و شئونات آن و دوری از تکبر می تواند راه نجات و سعادت را بر انسان باز کند و بالعکس چه بسیار افرادی که ممکن است عالم هم باشند اما در راستای علم خود حرکت نکنند یا چه بسیار افرادی که عشق به دنیا و شئونات آن اعم از ریاست و مال پرستی و سود جویی و راحت طلبی و امثالهم دلهایشان را واژگونه کند و چه بسیار افرادی که با تکبر و منیت و منم منم و انا رجل و ایستادن مقابل حق و وجدان، خود و پیروان خود را زمین بزنند. خلاصه خداوند متعال این اشکهای ریزان و این دلهای شکسته و این اصلاح ما سبق را از گروه اول به زیبایی پذیرفته است.  

دسته دوم که شکسته حالی شان و اشک های ریزان آنها مورد قبول خداوند مهربان قرار گرفته عده ای بودند که نه توان جسمی جهاد پیاده داشتند و نه مالی برای انفاق به مجاهدین و نه مرکب و سلاحی که خود همراه مومنین به جهاد بروند [و مسلمین در آن مقطع در فقری عجیب بودند که گاهی فقط یک پوست برای نشستن و خوابیدن و گاهی فقط یک لباس برای پوشیدن داشتند و خیلی از مهاجرین اموال خود را در مکه جا گذاشته و به عشق اسلام و پیامبر(ص) دست خالی به مدینه آمده بودند که اصحاب صفه در این جریان معروف اند.] اینها صادقانه و با عمق وجود نزد رسول مهربانی می آمدند و تقاضای ابزار و مرکبی برای جهاد می کردند و هیچ مضایقه ای از بذل عمر و جان در قبال حق و اسلام و پیامبر نداشتند اما رسول اکرم هم در آن زمان امکاناتی برای عرضه به ایشان نداشتند و علامت این صدق جماعت، اشک های ریزان و حال اندوه ایشان بود خداوند به این دسته نیز رحمت آورد و به زیبایی عمل شایسته و مقدور ایشان را ستوده است. والسلام علیکم. 


یاسید الکریم

 خداوند متعال در سوره صاد در احوال جهنمیان فرمود 

[در آن روز وانفسا ، به سران کفر و شرک و طغیان و پیشروان معاصی بزرگ گفته می شود] این افراد گروهی هستند که با شما در عذاب وارد می شوند ، [سران ضلالت می گویند ] خوشامد به ایشان مباد [چرا که چون ما] همگی در آتش می افتند [و با حضور خود بر رنج و عذاب ما می افزایند] [پیروی کنندگان به پیشروان خود ] مى‏گویند: بلکه خوشامد بر شما مباد [سعادت تان تباه باد] شما این عذاب را شما براى ما فراهم ساختید! [وای بر ما] چه بد جایگاهى است اینجا! 

[سپس] مى‏ گویند: پروردگارا! هر کس [موجبات] این وضعیت [خفت بار و پر از بدبختی و عذاب] را براى ما فراهم ساخته، عذابى مضاعف در آتش بر او بیفزا! [چرا که ما را فریب دادند و برای نفسانیت ها و کدورت ها و ریاست ها و دنیا طلبی ها و امور واهی، ما را هم فریفته و به دنبال خود به بدبختی و فلاکت کشاندند] [سپس] اهل دوزخ مى ‏گویند: ما را چه شده؟ چرا [مومنین و] افرادى که ما آنها را از [اراذل و] اشرار مى‏ شمردیم [و شیوه زندگی و دیانت و تقوا و درستکاری ایشان را حماقت می دیدیم و تخلفات و ولنگاری و آزادی خود از هر قید و بند انسانی و اخلاقی را، زرنگی و کیاست می شمردیم و افراد پایبند به توحید و نبوت و دیانت را مشتی احمق یا شیاد می دانستیم ] [در اینجا، در آتش دوزخ] نمى‏ بینیم؟! 

آیا [براستی آنها نجات یافته اند؟؟ و] ما به غلط، آنان را به سخره [و آزار و زخم زبان] گرفته بودیم؟ [یا به علت شدت مصائب و عذابهای دوزخ بر ما ] چشمان مان از دیدن آنها [عاجز و ناتوان و] منحرف شده است؟ [آری ای اهل تفکر و ای مردم، عاقبت کج روی و پیروی بیهوده از سران تعصب و ضلالت همین است و اینها حقایق تلخی از فردای قیامت است و ] در حقیقت تخاصم [و درگیری های جانسوز و روح فرسا و بی انتها ] بین اهل دوزخ، حقیقت و مسلم است و واقع خواهد شد. 

 

قوله سبحانه و تعالی 

هَذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَکُمْ لَا مَرْحَبًا بِهِمْ إِنَّهُمْ صَالُوا النَّارِ 

قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْحَبًا بِکُمْ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَارُ 

قَالُوا رَبَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِی النَّارِ 

وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَى رِجَالًا کُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَارِ 

أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِیًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ 

إِنَّ ذَلِکَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ 

صدق الله العلی العظیم 

 

سوره مبارکه صاد آیات 59 تا 64 

 

پ ن : قرآن بخوانیم قبل از آن که بر ما قرآن بخوانند. عبرت بگیریم قبل از آنکه مایه عبرت شویم، به راه درست بازگردیم و اشکالات را اصلاح کنیم قبل از آنکه فرصت جبرانی باقی نمانده باشد.. امروز که راه جبران داریم به حق و انصاف بازگردیم .. سعادت یا شقاوت فردا از همین گام های امروز ماست. فرافکنی بس است. تنبلی بس است. خود فریبی بس است.. دیگر فریبی بس است.. غم دنیا بس است.. قیم دیگران شدن بس است.. در آتش غضب و حسد و تلافی فرو رفتن بس است.. حرفهای بیهوده و صد تا یه غاز بس است.. همرنگی با جماعت بس است. الموت حق و البعث حق و الجنه و النار حق و الوعد و الوعید حق و.. امروز می شود و فردا دیر است.. تشرهای قرآن فقط برای کفار و مشرکین نیست برای ما به ظاهر مسلمین و به ظاهر مومنین هم هست. چرا با قرآن دلهای ما نمی لرزد؟؟ مگر باور نداریم؟؟.. قرآن بخوانیم قبل از آن که بر ما قرآن بخوانند. قرآن شریف و غریب، دستورالعملی کامل و جامع و معتبر برای سعادت امروز و فردای ما و شماست. 


یاسید الکریم