یاسیدالکریم

مذهبی - اجتماعی - سیاسی

یاسیدالکریم

مذهبی - اجتماعی - سیاسی

۵ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

مقاله نفیس در مستندات حدیثی پیاده روی زیارت امام حسین(ع) 

http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=10431 

 

زیارت پیاده شیخ بهایی از اصفهان تا مشهد و روایات و وصف دیگر علما 

https://www.mashreghnews.ir/news/791118/ 

 

دعوت و توصیه مراجع و علما به شرکت در اربعین 

http://www.dana.ir/news/534001.html/ 

 

قدیمی ترین تصاویر پیاده روی علما در اربعین حسینی 

http://haraznews.com/186145/ 

 

مقاله کامل سیره علمای شیعه در پیاده روی اربعین 

http://www.irdc.ir/fa/news/202/ 

 

بخش کوتاهی از مقاله فوق الذکر 

 

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی  

با قدم بزرگی که میرزا حسین نوری انجام داد، مراسم راهپیمایی اربعین دوباره برقرار شد و از آن پس بسیاری از عاشقان اهل‌بیت و امام حسین(ع) و نیز برخی علما و حتی مراجع تقلید با پای پیاده به کربلا سفر کرده‌اند، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی یکی از مراجع عالیقدر جهان تشیع که خود بارها با پای پیاده از نجف، رهسپار کربلا شده است. ایشان در رابطه با بزرگداشت روز اربعین حسینی می فرمایند: «به هر روی بر مراقبه کننده لازم است که بیستم صفر(اربعین) را برای خود روز حزن و ماتم قرار داده بکوشد که امام شهید را در مزار حضرتش(ع) زیارت کند، هر چند تنها یک‌ بار در تمام عمرش باشد، چنانکه حدیث شریف، علامت‌های مؤمن را پنج امر ذکر کرده است: 51 رکعت نماز در شبانه روز، زیارت اربعین،‌انگشتر در دست راست کردن، پیشانی بر خاک گذاشتن و بلند بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ گفتن در نمازها».

 

مرحوم سید محسن امین عاملی 

مرحوم سید محسن امین عاملی مؤلف کتاب معروف «اعیان الشیعه» و از جمله بزرگانی بود که در این مراسم حضور مستمر داشته و درباره این مراسم این خاطره از وی بر جای مانده است:

«…به مدت ده سال و نیم که در نجف بودم، زیارت های مخصوص عاشورا، عید قربان و غدیر و عرفه و اربعین را همواره انجام می دادم؛ مگر اندکی. پیش از سفر، نزد طلبکاران در بازار می رفتم و از آنها حلالیت می طلبیدم و به پیاده روی در زیارت، علاقه داشتم. نخست برایم سخت بود و بعد با تجربه دریافتم که آسان است. در این سفر، جمعی از طلاب جبل عامل و نجف و دیگران به من ملحق می شدند و از من پیروی می کردند. من بارها پیاده به زیارت کربلا و امام حسین(ع) رفتم…»

 

آیت الله العظمی ملکوتی 

مرحوم آیت الله ملکوتی از جمله علمای بزرگ و شرکت کننده در این مراسم بوده است. ایشان در این باره می فرماید: «من نیز چند بار توفیق یافتم که در این مراسم بسیار معنوی، شرکت کنم و اغلب به همراه شاگردان مشرف می شدم. مسیر بین نجف و کربلا که حدود دوازده فرسخ است، معمولا در مدت دو یا سه روز طی می شد. بعضی ها مثل آقای شیخ هادی زابلی که پیش من درس می خواند، سلیقه خاصی داشت و این مسافت را یک روزه می رفت و یک روزه هم برمی گشت و بعضی ها نیز پس از پایان مراسم، از کربلا به کاظمین و سامراء مشرف می شدند و بعضی هم مستقیم به نجف بازمی گشتند.»

 

آیت الله العظمی شاهرودی 

در میان مراجع تقلید، آیت الله العظمی سید محمود شاهرودی با تشکیل کاروان در این مراسم شرکت می کرده و معروف است که این مرجع بزرگ، چهل بار با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) مشرف شده است. 

 

حاج آقا مصطفی خمینی(ره) 

مرحوم حجت الاسلام درچه ای می گوید:  «…چندین بار همراه آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی از نجف پیاده به سوی کربلا رفتیم .. حاج آقا مصطفی با پای برهنه و حتی بدون جوراب، حرکت می کرد و از هر کس مختصر صدایی داشت، می خواست اشعاری را در مقام و عظمت امام حسین(ع) بخواند و با شنیدن این اشعار، خودش طوری منقلب می شد که از شدت گریه، شانه هایش بالا و پایین می رفت. حاج آقا مصطفی خمینی همیشه دیوان شیخ محمدحسین غروی اصفهانی را همراه داشت و وقتی کنار دجله و فرات که دیگر نزدیک کربلا بود می رسیدیم، او به اسم کوچک مرا صدا می زد تا قسمتی از آن را بخوانم و به محض شروع، مثل کسی که بغضش بترکد، شروع به گریه می کرد. در طی چند کیلومتر من زمزمه می کردم و جمع دوستان به خصوص حاج آقا مصطفی گریه می کردند. ناگهان یکی از دوستان چشمش به گنبد مطهر حضرت امام حسین(ع) می افتاد و به دنبال آن، موج شوق و گریه در میان جمع بلند می شد…» 



یاسید الکریم

چقدر جای سخنرانی های آتشین دکتر روحانی ها در مسئولان فعلی خالی است. 

خوشا بحال شان، با عاقبت بخیری سفرکردند و غربزدگی مسئولان امروز را ندیدند. 

اا ببخشید گویا اشکالی پیش اومده! شهید نشدن؟ ااا باز اشاره کردن دکترم نیست؟ 

ااا آقای عسگری میگن بریم یه راز بقایی چیزی ببینیم و برگردیم. 

 


پ ن : رخصت و دعوت خداوند حکیم 

بر لعن و نفرین ظالمین و اجازه سرزنش آنها 

 

قوله سبحانه و تعالی : یحسبون کل صیحة علیهم، 

هم العدو فاحذرهم قاتلهم الله أنى یؤفکون (منافقون/4)  

هر فریادى را به زیان خویش مى ‏پندارند، خود دشمن اند از آنان بپرهیز 

خدا آنها را بکشد، تا کجا [از اسلام و انسانیت] انحراف یافته‏ اند.  

 

قوله تعالى: قتل الإنسان ما أکفره 

من أی شیء خلقه من نطفة خلقه (عبس/17تا19) 

مرگ بر انسان، چقدر کافر و ناسپاس و قدرناشناس است؟! 

(خداوند) او را از چه چیز آفرید؟ از نطفه ای ناچیز و پست. 

 

قوله تعالی : انه فکر و قدر ، فقتل کیف قدر ، ثم قتل کیف قدر (مدثر/18تا20) 

آرى [آن دشمن حق] اندیشید و حیله کرد، پس مرگ بر او که حیله کرد 

باز هم مرگ بر او که چه حیله بزرگی کرد. [البته خدا ورای همه قدرتهاست] 

 

قوله تعالی: قتل الخراصون، الذین هم فى غمره ساهون (ذاریات 10و11) 

مرده باد دروغ پردازان، همانها که در جهل و غفلت و دنیا پرستی فرو رفته اند. 

 

قوله سبحانه و تعالی: 

قتل اصحاب الاخدود (بروج/4).. وهم على ما یفعلون بالمؤمنین شهود (بروج/7) 

نفرین بر اصحاب اخدود.. آنها که [با بی تفاوتی] شاهد جنایت بر مؤمنین بودند. 


یاسید الکریم

پیامبر اکرم (ص) فرمود: ای علی(ع) هر کس که مرا در زمان حیات یا مرگم [با اعتقاد به نبوت من] زیارت کند یا تو یا دو فرزندت را در زمان حیات یا پس از مرگ [با اعتقاد به امامت شما] زیارت کند، من [به اذن الهی ] ضمانت می‏ کنم که او را از اهوال و شداید بزرگ روز قیامت خلاصی بخشم تا آن که او را به جایگاه خود [در بهشت] می رسانم. 

 

عن محمد بن علی رفعه قال قال رسول الله (ص) یا علی (ع) من زارنی فی حیاتی أو بعد موتی أو زارک فی حیاتک أو بعد موتک أو زار ابنیک فی حیاتهما أو بعد موتهما ضمنت له یوم القیامة ان أخلصه من أهوالها و شدائدها حتى أصیره معی فی درجتی 

کامل الزیارات ج 1  ص 11 ح 3 

الکافی ج 4  ص 579  ح 2 

الوسائل ج 14 ص 328 ح [19325] 

 

راوی می گوید 

امام مجتبی(ع) [ یا وجود مقدس سیدالشهدا(ع)] در دامن پیامبر (ص) بودند، سر مبارک را بالا نموده و [با وجود خردسالی، سوالی بزرگ پرسید و] عرضه داشت: اى پدر ثواب کسى که پس از رحلت تان شما را زیارت کند چیست؟ پیامبر (ص) فرمودند: پسرم، کسى که من را [با اعتقاد به نبوت من] پس از رحلتم زیارت کند بهشت برای اوست و [ضمنا] هر کس بعد از ارتحال پدرت [امیرالمومنین(ع)] او را [با اعتقاد به امامت] زیارت نماید بهشت برای اوست و [ضمنا] اگر کسی برادرت را [با اعتقاد به امامت] پس از رحلت او زیارت نماید بهشت برای اوست و [ضمنا] آن که بعد از رحلت ت، تو را [با اعتقاد به امامت] زیارت کند بهشت برای اوست. 

 

عن عبد الله بن سنان عن ابی عبد الله(ع) قال : بینا الحسن بن علی(ع) فی حجر رسول الله(ص) إذ رفع رأسه فقال یا ابه ما لمن زارک بعد موتک؟ فقال : یا بنی من اتانی زائرا بعد موتی فله الجنة ، ومن اتى اباک زائرا بعد موته فله الجنة ، ومن اتى اخاک زائرا بعد موته فله الجنة ومن اتاک زائرا بعد موتک فله الجنة 

التهذیب ج 6  ص20 ح 1 سند صحیح 

ملاذ الأخیار المجلسی ج 9  ص 50 ح 1 

 

عبد اللّٰه بن سنان عن أبی عبد اللّه (ع) قال بینا الحسین بن علی(ع) فی حجر رسول اللّٰه (ص) إذ رفع رأسه فقال یا أبه، ما لمَن زارک بعد موتک؟ فقال: یا بنیّ، مَن أتانی زائراً بعد موتی فله الجنّة، و مَن أتى أباک زائراً بعد موته فله الجنّة، و مَن أتى أخاک زائراً بعد موته فله الجنّة، و مَن أتاک زائراً بعد موتک فله الجنّة 

کامل الزیارات ص 39 ح 1 

التهذیب ج 6  ص40 ح 2 سند صحیح 

 

امام حسین(ع) [و در برخی نسخه ها وجود مطهر امام مجتبی(ع)] به رسول خدا (ص) عرض نمود: اى پدر، پاداش کسى که شما را زیارت کند چیست؟ رسول خدا (ص) فرمود: فرزندم، کسى که من را در حال حیات و بعد از آن [با اعتقاد به نبوت من] زیارت کند یا به زیارت پدر و برادرت و خودت [با اعتقاد به امامت شما] بیاید بر من بایسته است که او را در روز [پر بلای] قیامت ملاقات کنم و [با شفاعت از بارگاه الهی] او را از گرفتارى عقوبت گناهانش خلاصی بخشم. 

 

عن المعلى بن أبی شهاب عن أبی عبد الله(ع) قال قال الحسین(ع) لرسول الله (ص): یا ابتاه ما لمن من زارک؟ فقال رسول الله (ص) یا بنی من زارنی حیا أو میتا، أو زار أباک، أو زار أخاک، أو زارک، کان حقا علی أن أزوره یوم القیامة و أخلصه من ذنوبه.

 

الکافی ج 4  ص 548 ح 4 

التهذیب‏ ج 6  ص  4  ح 7

الفقیه ج 2 ص 577 ح [3159] 

کامل الزیارات ص 14ح 18 

أمالى صدوق ص 59 ح 4

علل الشرائع ج2 ص 460 ح 5 

ثواب الأعمال ج‏1 ص 108 ح 2

ثواب الأعمال  ج‏1 ص 107 ح 1 

الدروس الشهید الاول ج 2  ص 5

الوسائل ج 14  ص 326 ح [19323] 


یاسید الکریم

اسحاق بن عمار روایت می کند از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود : براى مرقد امام حسین(ع) حریم معلوم [و جایگاه عالی رتبه ای] است کسى که آن را بشناسد و به آن پناهنده شود، پناه داده مى شود [ و رد نمی شود ] ... و هیچ ملک و هیچ پیامبرى در آسمانها [و زمین] نیست مگر این که [مکررا] از خداوند متعال اجازه می خواهند تا به زیارت مرقد امام حسین(ع) مشرف شوند، چنین است که [دائما] گروهى به کربلا فرود آیند و گروهى از آنجا عروج کنند. 

 

عن إسحاق بن عمار قال سمعته(ع) یقول [ان] لموضع قبر الحسین (ع) حرمة معلومة من عرفها و استجار بها أجیر .. و لیس من ملک و لا نبی فی السماوات إلا و هم یسألون الله أن یأذن لهم فی زیارة قبر الحسین (ع) ففوج ینزل و فوج یعرج 

 

الکافی ج 4  ص 588  ح 6 سند صحیح 

کامل الزیارات ج 1 ص 272 

تهذیب‏ الأحکام ج 6 ص72 ح 3 

الوسائل ‏ج 14 ص512 ح [19713] 

 

آیت الله بهجت: ترجیح مکه بر کربلا یعنی نشناختن جایگاه ولایت 

http://yaali12.blog.ir/1395/07/09 

چهارده حدیث معتبر در فضیلت زیارت سیدالشهدا (ع) 

http://1salam.ir/14-hadiths-about-pilgrimages-hussein.html 



یاسید الکریم

(کلامه [ الامام المجتبی(ع) ] فی الاستطاعة) 

کتب الحسن بن أبی الحسن البصری، إلى أبی محمد الحسن بن علی علیهما السلام أما بعد فإنکم معشر بنی هاشم الفلک الجاریة فی اللجج الغامرة و الاعلام النیرة الشاهرة أو کسفینة نوح علیه السلام التی نزلها المؤمنون و نجا فیها المسلمون. کتبت إلیک یا أبن رسول الله عند اختلافنا فی القدر و حیرتنا فی الاستطاعة، فأخبرنا بالذی علیه رأیک و رأی آبائک علیهم السلام، فإن من علم الله علمکم و أنتم شهداء على الناس و الله الشاهد علیکم، ذریة بعضها من بعض و الله سمیع علیم. 

فأجابه الحسن علیه السلام : بسم الله الرحمن الرحیم وصل إلی کتابک و لولا ما ذکرته من حیرتک و حیرة من مضى قبلک إذا ما أخبرتک، أما بعد فمن لم یؤمن بالقدر خیره و شره [و] أن الله یعلمه فقد کفر، و من أحال المعاصی على الله فقد فجر، إن الله لم یطع مکرها و لم یعص مغلوبا و لم یهمل العباد سدى من المملکة بل هو المالک لما ملکهم و القادر على ما علیه أقدرهم، بل أمرهم تخییرا و نهاهم تحذیرا فإن ائتمروا بالطاعة لم یجدوا عنها صادا و إن انتهوا إلى معصیة فشاء أن یمن علیهم بأن یحول بینهم و بینها فعل و إن لم یفعل فلیس هو الذی حملهم علیها جبرا و لا ألزموها کرها ، بل من علیهم بأن بصرهم و عرفهم و حذرهم و أمرهم و نهاهم لا جبلا لهم على ما أمرهم به فیکونوا کالملائکة و لا جبرا لهم على ما نهاهم عنه، فلله الحجة البالغة، فلو شاء لهداکم أجمعین (الأنعام/149) والسلام على من اتبع الهدى(طه/47) 

تحف العقول ابن شعبة الحرانی صفحه 231 

 

حسن بصری نامه‌ ای به امام حسن مجتبی علیه السلام به این مضمون نوشت: اما بعد، شما بنی‌ هاشم که چون کشتی‌های رونده در دل دریاهای عمیق هستید و علامت های نورانی و سرشناس می‌باشید و مانند کشتی نوح هستید که مؤمنان بر آن وارد می‌شوند و اهل اسلام [با آمدن] در آن نجات می‌ یابند؛ ای فرزند رسول خدا! وقتی در مسأله قَدَر اختلاف یافتیم و در مورد استطاعت متحیر شدیم، برایتان نامه ‌ای نوشتم؛ ما را از نظر خود و پدران تان علیهم السلام آگاه بنمایید که علم شما از علم خداوند است و شما گواهان بر مردمان و خداوند گواه بر شماست، «ذرّیّة بعضها من بعض و الله سمیع علیم (آل عمران/34)» [فرزندان (نبوت) که بعضى از آنان از نسل بعض دیگرند و خداوند شنواى داناست] 

امام حسن مجتبی علیه السلام [در جواب] نوشتند: بسم الله الرحمن الرحیم. نامه ی تو به دستم رسید. اگر از حیرت خود و کسانی که قبل از تو بوده اند سخن نگفته بودی، جواب تو را نمی‌دادم. [اما اکنون پس از اظهار عجز و نیاز، آگاه باش که] کسی که به تقدیر الهی، چه خوب و چه بد آن، [و] این [مسأله] ‌که خدا به‌ تقدیرات علم دارد ایمان نداشته باشد، کفر ورزیده است و هر که معصیت ‌ها [ی بندگان را] بر عهده خدا بیاندازد، [بر خدا] ستم کرده است؛ [مشیت این است] خداوند به زور اطاعت نگردد و معصیت بندگان نیز در اثر عجز خدا نیست [بلکه اقتضای این دنیا است که به مشیت او عالم امتحان و اختیار است.] و  [البته] بندگان را [مطلقا] به حال و اختیار خود وا نگذارد، بلکه اوست که مالک [حقیقی] آن‌ چه به اختیارشان در آورده و قادر [حقیقی] بر آن‌ چه آنان را بر آن قادر کرده می ‌باشد. [یعنی مالکیت اولیه و دائم همه نعمتها و قدرت ها از اوست و هر لحظه نیز قادر به بازپس گیری است.] 

اگر به طاعت گردن نهند، مانعی [از سمت خدا] بر سر راه اطاعتشان نیابند و اگر به معصیت تن دهند و خدا بخواهد بر ایشان منت گذارد و بین آنان و معصیت مانع شود، این کار را می‌کند و اگر چنین [لطفی] نکند، او آن‌ها را مجبور به معصیت نکرده است و این ‌گونه نیست که آنان بر خلاف میل خود ناچار از معصیت شده باشند، 

پس او بندگان را امر [و دعوت] کرد تا [خود] اختیار کنند و نهی نمود تا [خود] بر حذر باشند؛ اگر به طاعت گردن نهند اطاعتی از جنس اختیار است و اگر به معصیت تن دهند خود انتخاب کرده اند و خداست که بر بندگان منت گذاشته [که هم به ایشان اصل نعمت حیات و اختیار داده و هم ] به ایشان آگاهی و بصیرت داده و هم حق و باطل را به آنها معرفی کرده و هم از موارد خطا ایشان را بر حذر داشته است. 

و خدا امرشان کرد و نهی شان نمود، ولی در طبیعت شان اطاعت [محض] از اوامر را نیافرید که مانند ملائکه باشند و [از سوی دیگر نیز] آنان را مجبور بر ترک آن ‌چه از آن نهی نموده بود نکرد [چنانچه در کتاب خود فرمود] : برهان رسا و عالی متعلق به خداست و اگر مشیت می کرد، همه شما را [طوعا او کرها] هدایت مى‌کرد. [و کلام خداست] و بر هر کس که از هدایت پیروى کند درود باد. 


چهل داستان و چهل حدیث از امام مجتبی(ع) [مطالعه] [دانلود pdf - یک مگ


یاسید الکریم