یاسیدالکریم

مذهبی - اجتماعی - سیاسی

یاسیدالکریم

مذهبی - اجتماعی - سیاسی

۱۷ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است

دو حال بسیار بد انسان این که 

در حال بلا مایوس و بدون تضرع باشد 

و در حال آسایش بدون دعا و شکرگزاری جدی باشد 

وخدی گرفتار است بگوید این همه دعا کردیم چه فائده؟ 

وخدی در رخا و گشایش است بگوید من هم مثل بقیه 

و بلکه دارای نعمات کمتر! چرا باید قلبا و لسانا متشکر باشم؟ 

ضمن این که در حال بلا هم از جهات بسیاری در آسایش است. 

 

و دو حال بسیار خوب انسان این که 

در حال بلا اهل تضرع و محاسبه باشد که گیر کار من کجاست؟ 

و در حال گشایش اهل شکر و استفاده صحیح از نعمت باشد 

و هم عطا به دیگران حسب توان خود و حسب نیاز و استعداد آنها 

که گاهی مال است و گاهی علم است و گاه تجربه و قس علی هذا. 

 

اما مسئله : این که دارد خدا مومن مفتن تواب را دوست دارد یعنی چی؟ 

مسئله 2: این که از شروط تقوا خود را خارج از حد تقصیر نداند چیست؟ 

مسئله 3: در قبال حدیث نفس و وسوسه و غصه ها و یأس چه می شود کرد؟ 

مسئله 4: نقش و آثار آداب طبیعی و عقلی و معنوی در زندگی و اخذ نتایج چیست؟ 

ان شاء الله مهتاب شبی باشد و آسوده سری و گوشی از مستمع و شوقی از گوینده. 

والسلام علیکم و رحمه الله. 


یاسید الکریم

رهبر معظم انقلاب : ترسیدن و دلهره از تشر دشمن 

و تحت تأثیر اخم قدرتمندان قرار گرفتن، اولِ بدبختی است. 

اگر کسی هم می‌ خواهد بترسد [و نمی تواند،] اشکالی ندارد 

اما از طرف ملت و به حساب مردم نترسد زیرا ملت ایستاده است. 

۱۳۹۶/۰۱/۳۰ 


کان الامام الحسین(ع) یقول 

شر خصال الملوک الجبن من الأعداء 

و القسوة على الضعفاء والبخل على الإعطاء 


بدترین خصلت های حاکمان 

احساس ضعف و ترسیدن از دشمنان 

و بی رحمی بر ضعیفان و گرفتاران  

و بخل نمودن در عطا و احسان است.


بحار الأنوار ج44  ص 189 

مستدرک سفینة البحار ج 9  ص441

المناقب لابن شهرآشوب ج 3 ص221

مسند الإمام الحسین ج 1 ص40

کلمات الإمام الحسین ج 1 ص 776

أعیان الشیعة ج 1 ص 615

العوالم الإمام الحسین ج 1 ص 62

إحقاق الحق ج 27  ص 190


عن امیرالمومنین على(ع) 

لو تمیزت الاشیاء لکان الصدق 

مع الشجاعة و کان الجبن مع الکذب 


اگر خصلت ها از یکدیگر متمایز و جدا شوند، 

هر آینه راستى با شجاعت است و بزدلى با دروغ گویی.

عیون الحکم و المواعظ ص 417  ح 7084 


رهبر معظم : ترس دشمن از ایران، 

ترس از ملت است؛ ترس از اسلام است. 

۱۳۸۳/۰۲/۱۲


رهبر معظم : تا امروز پشتوانه‌ ى حضور ملى بوده که 

همیشه دولتهاى متجاوز و مقتدر جهانى را ترسانده است. 

۱۳۸۲/۱۱/۱۵


دشمن از حضور مردم در صحنه‌ های گوناگون می‌ترسد؛ 

این، شکننده‌ ترین سلاحی است که ملت ایران دارد.  

۱۳۷۶/۰۱/۲۷


آن عاملى که قدرتهاى استکبارى را مى‌لرزاند، 

«سواد الناس» یعنى [حضور] توده ‌ى مردم است. 

۱۳۷۳/۰۱/۳۱


پول و سلاح مدرن داشتن دلیل قدرت واقعی نیست. 

بعضی از رجز خوانی ها [ی دشمن] نشانه‌ ترس است. 

۱۳۸۲/۰۱/۰۱


آنها (غربیها) از هر چیزى که 

ملتهاى این منطقه را مستغنى و مستقل کند 

و آنها را روى پاى خودشان نگه دارد، نگرانند. 

۱۳۸۴/۰۱/۰۱


ما دنبال آن چیزی میرویم که قدرتهای سلطه‌ گر 

حقیقتاً باید ازآن بترسند و من اعتقادم این است الان هم از همان میترسند 

و آن، بیدار کردن روح حماسه و عزت اسلامی در همه‌ امت اسلام است. 

آنها این را بدانند که ما این کار را خواهیم کرد. ۱۳۸۸/۱۱/۳۰ 


رهبر معظم :  آنچه که دشمنان گردن ‌کلفت 

و قوی‌ پنجه‌ ی اسلام و جمهوری اسلامی از آن می ترسند  

همین نسخه شدن و الگو شدن [جمهوری اسلامی] است. 

۱۳۸۳/۰۶/۳۱

یاسید الکریم

160 وعده‌ آقای رئیس جمهور! کدامیک عملی شده؟ اینجا ] 

انصراف جلیلی و نیکزاد و بذرپاش به نفع نیروهای انقلاب 
اینجا ] و اینجا ] و اینجا ]  

تذکر ۲۷ نماینده مجلس به وزیر کشور 
در مورد کارشکنی برخی استانداران در شوراها اینجا ]  

فرانسوی‌ها به اطلاعات محرمانه مالیاتی ایران دست یافتند اینجا ]   

تنها یک درصد از فاینانس خارجی 
پیش‌بینی شده در بودجه ۹۴ جذب شد اینجا ]  

معاون اول قضائیه : 8 هزار و ٣٠٠ میلیارد تومان 
از معوقات بانک سرمایه فقط در اختیار ٣١ نفر است اینجا ]  

رقص با لباس روحانیت در تئاتر " مضحکه ای شبیه قتل" اینجا ]  

میرزا رضای کرمانی در آئینه تاریخ، دور از طنز و تئاتر اینجا ] و اینجا ] 

کلاه گشاد فرانسوی‌ها بر سر خودروسازی کشور
کی گفتیم تولید مشترک! واردات بعد از برجام! اینجا ]  

تخلف ۱۸ هزار میلیارد تومانی در وزارت زنگنه و شرکاء اینجا ] 

آمار تکان دهنده: سالیانه۲۷۰میلیون مترمکعب 
فاضلاب به کارون سرازیر می شود! اینجا ]  

اشک‌های بازیگران در وداع با عارف لرستانی اینجا ] 

فرزندان هاشمی طبق روال 
قبل انتخابات به انگلیس مهربان رفتند! اینجا ]   

برد ناپلئونی اردوغان و احتمال ریاست جمهوری20 ساله [ اینجا ] 

یاسید الکریم
امام صادق (ع) از پیامبر اکرم (ص) روایت فرمود 
آنکه صبح کند و اهتمام به امور مسلمین نداشته باشد 
او مسلمان نیست و آنکه صدایی بشنود که فریاد کمک خواهی 
از مسلمانان را سر دهد و پاسخش را ندهد او مسلمان نیست. 

عن السکونی عن ابی عبدالله(ع) ان النبی(ص) قال 
من اصبح لا یهتم بأُمور المسلمین فلیس بمسلم 
الکافی ج 2  ص  163 ح 1 سند موثق 
الوسائل ج 16  ص 336 ح [21701] موثق 

عن ابن عاصم الکوفی عن ابی عبدالله(ع) ان النبی(ص) 
قال : من أصبح لا یهتم بأُمور المسلمین فلیس منهم 
و من سمع رجلا ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم. 
الکافی ج  2  ص 164 ح 5 سند صحیح 
الوسائل‏ ج 16  ص 337 ح [21702] صحیح  

سیل غرب و جنوب غرب ایران را محاصره کرد 
سپاه‌ به کمک سیل‌ زدگان استانها رفت/ روحانی به عسلویه! [ اینجا

41 کشته و چندین مفقودی در شمال غرب و غرب کشور [ اینجا

تصاویر/ غم و اندوه مردم سیل زده «عجب شیر» [ اینجا

شمار شهدای فوعه و کفریا به ۱۱8 تن رسید [ اینجا ] و [ اینجا


یاسید الکریم

لا اله الا الله وحده لا شریک له 

له الملک و له الحمد یحیى و یمیت 

و هو حى لا یموت 

بیده الخیر و هو على کل شىء قدیر 

و صلى الله على سیدنا محمد وآله الطاهرین

و لا حول و لا قوه الا بالله العلى العظیم. 

یاسید الکریم

ذلکم بانه إذا دعی الله وحده کفرتم و إن یشرک به تؤمنوا فالحکم لله العلی الکبیر

هو الذی یریکم آیاته و ینزل لکم من السماء رزقا و ما یتذکر إلا من ینیب (غافر 12و13) 


این [کیفر] از آن روى براى شماست که چون خدا به یگانگی خوانده مى ‏شد 

کفر می ورزیدید و چون به او شرک ورزیده مى ‏شد به آن را ایمان می آوردید. 

پس [امروز قیامت] فرمان از آن خداى والاى بزرگ است [و جزای کفر شما را می دهد] 

اوست آن کس که آیات و نشانه‏ هاى مختلف خود را به شما نشان می دهد 

و براى شما از آسمان روزى مى‏ فرستد و جز اهل انابه [کسى] تذکر نمی پذیرد. 


مختصری از نکات 

1_مسئله باور به توحید، شوخی بردار و سیاست و لفاظی بردار و فامیل بردار نیست و توحید چیزی است که خداوند مکررا در مصحف شریف، خط قرمز خود خوانده است. 

2_انسان در اثر علل مختلف که بحث از آن محل خود را می طلبد به یک مرض روحی مبتلا می شود و آن این که از توحید و گویندگان و مروجان توحید و دیگر معارف آسمانی و موحدانه متنفر یا دلسرد می شود. و بالملازمه دل انسان خالی نمی ماند و با نفرت از معارف دینی و توحیدی، معنویات شیطانی و دلبستگی های مادی در فرد تقویت می شود. مثلا یک فرد موحد به سمت یاد خدا و یاد قیامت و حسابرسی و مساجد و مجالس مذهبی و ایمان به کمالات بشری و معارف دینی کشیده می شود و یک فرد لائیک یا لیبرال یا مادی پرست یا شیطان پرست به سمت خودخواهی و دروغ گویی و نفاق و مادی پرستی و یوگا و فنگ شویی و قدرتهای شیطانی که بعضا واقعا واقعیت خارجی دارند و تفرقه افکنی و مجالس الافی و  فسق و فجور و دیگر شرور کشیده می شود. و البته خود شخص هم تنها مقصر نیست و محیط و والدین و خون و تحصیلات و همنشین ها و معلمین و کتب مورد اعتماد تاثیر مهمی در این روند دارند. لذا مکررا در آیات و روایات ما مامور به انتخاب همنشینان صالح و حرکت به سمت ائمه خیر و دوری از ائمه کفر و نفاق دعوت شده ایم و قس علی هذا. 

3_اگر ثمره بندگی و زندگی فقط همین دنیا بود واقعا التزام به توحید و دیانت و اخلاق، سادگی بود چون بسیاری از ابرار و نیکان به پاداش شایسته اعمال خود نمی رسند و بسیاری از اشرار و کفار و فساق هم به مجازات در خور خباثت ها و گناهان خود نمی رسند. بسیاری از راحت طلبی ها و عافیت ها با بندگی و التزام به خیرات نمی سازد. و حتی همین راحت طلبی با اخذ علم و پیشرفت های مادی هم نمی سازد چه برسد به معارف دینی و معنوی که کاشت محصول برای صدها و هزاران سال و بلکه مزرعه ای برای ابدیت بی انتهای ما و شماست. لذا وخدی هستی و دایره زندگی را از آباء تا ذریه و برزخ و قیامت و ابدیت خود در نظر بگیریم عقلا و منطقا متوجه می شویم که چقدر افکار و اعمال ما در سعادت و شقاوت ما موثر اند و کل زندگی و حیات برای ما راحتی و آسایش و شغل و پول به هر طریقی و همزیستی با هر چیزی و کیف و حال برای چند سال بسیار محدود نخواهد بود. لهذا کفار و مشرکین و فاسقین در این دایره مطول و مفصل و در روز نزدیک قیامت می فهمند که عجب خسارت محضی به جان خریدیم و چقدر سعادت خود را ارزان فروختیم و در مزرعه وجود خود جز شقاوت و سیاه بختی نکاشتیم و اکنون خداوند بزرگ عالی مرتبه همه اعمال ما را به کرسی قضاوت گذاشته و ما را راهی برای نجات از عذاب ابدی جهنم نیست. و گویندگان و شعرای ابلهی که قیامت و حساب را نسیه و دنیای دنی را نقد معرفی می کردند گم و کور می شوند و همه چیز جز سنت های الهی و پاداش درستکاران و عذاب خطاکاران، به فراموشخانه ابدی سپرده خواهد شد و ما می مانیم با بهشتی ابدی یا عذابی همیشگی. 

4_خداوند دارای حکمت بالغه است و تا حجت را بر کسی تمام نکند از او حساب نمی کشد. و چقدر مکرر در مکرر این آیات و حجت ها در خلال زندگی به ما و شما نشان داده می شود چه توسط انبیاء عظام و کتب آسمانی و چه توسط عقل و فهمی که به ما و شما داده شده که قبح سرقت و قتل و گناه و دیگر کجی ها را به ما نشان می دهد و چه توسط وجدان و نفس لوامه که هیچ ظلم و کجی و ناسپاسی را نمی پذیرد و چه توسط دیگر آیات آفاقی و انفسی و چه توسط نعمتهای بی شماری که لحظه به لحظه به ما داده شده و از آن غافلیم و چه توسط بلایا و شرورات مختلفی که از ما دور می شود و جز مقدار اندکی که برای تادیب و اصلاح سبک زندگی ماست به ما نمی رسد. و طبیعت و طبع بشر از کسی که به او نعمتی بدهد و شری را از او دفع کند سپاسگزاری می کند و شخص منعم را دوست می دارد. خوب ما را چه شده که از خداوندی که نامش هر چه باشد اما در منعم بودن او هیچ تردیدی نیست، سپاسگزاری نمی کنیم؟ چرا از نعمتهای فراوانی که او روزی کرده در راه صلاح و سداد و درستکاری استفاده نمی کنیم؟ چرا از فقرا و نیازمندان دستگیری نمی کنیم؟ فقط و فقط زندگی مادی؟ فقط و فقط عقل من؟ علم من؟ سواد من؟ شغل من؟ هوش من؟ در قبال اطرافیان و در قبال جامعه و در قبال منعم اصلی و خداوند متعال و در قبال ترویج سنتهای نیک انسانی و دینی تکلیفی نداریم؟ همین که بمب سر ما نریزند دیگر انسانها و دیگر مومنین در سراسر عالم در هر وضعیتی باشند عیبی ندارد؟ فقط و فقط جمع ثروتی مسخره و کودکانه و چشم و هم چشمی با افرادی از صنف خود که نوعا همیشه در دل، حسرت داشته های پوشالی آنها را داریم؟ کمی تفکر، کمی تامل، کمی دور اندیشی، ما ابدیت را در پیش داریم و این موضوع بزرگی است. 

5_و ما یتذکر إلا من ینیب. و چقدر لفظ تذکر و لفظ انابه کلمات حکیمانه و پر مغزی است. تذکر و ذکر اجمالا یعنی یادآوری و عنصر توحید و یگانه پرستی و پرستش معبود و بسیاری از خیرات در وجود و فطرت همه بشریت قرار داده شده و لذا حرکت در مسیر بندگی و انجام خیرات کار مشکلی نیست چون کنار زدن غبارها و بازگشت به ذات حقیقی افراد است و گناه کردن و وارونگی کامل دل و کفر مطلق و فسق مطلق و لیاقت یافتن برای جهنم از عجائب است چون این چیزها با ذات و فطرت انسان ها همخوانی ندارد و خیلی عجیب است کسی خود را جهنمی و سعادت ابدی خود را لجن مال کند. لفظ زیبای انابه هم اجمالا یعنی رجوع زیاد و با اختیار، یعنی اگر بخواهی به سعادت برسی باید بارها و بارها با اختیار به خدا و خوبی ها و خیرات بازگردی و راز تکرار اهدنا الصراط المستقیم در نماز ها همین است. کار با سمبل بندی و آسه رفتن و آمدن و با گربه شور کردن معارف بدست نمی آید. پس تمام قد در محضر دین خدا باش و از بندگی و خوبی خسته نشو و سبک زندگی خودت را بر رجوع مکرر به بارگاه الهی و دیگر خیرات قرار بده، تا اهل انابه نشوی قابلیت فهم تذکر و التزام به آن را نخواهی داشت. و تا محرم نشوی در خطر هستی، خطر با ثروت و شهرت و محبوبیت و موقعیت برطرف نمی شود، این ها فروعات زندگی است. خطر با توحید و ایمان و تقوا و اخذ علوم نافع و کمک به دیگر انسانها و اشتغال به خیرات و دوری از رذائل و توسل به خوبان عالم هستی و توکل و انابه به محضر خداوند متعال، رفع می شود. اصل اینهاست و تا اصل نباشد فروعات غفلت زا و گرفتاری آفرین است. والسلام علیکم و رحمه الله. 

یاسید الکریم

پیامبر اکرم (ص) خطاب به علی(ع) فرمود: 

یا علی ما عرف اللّه حق معرفته غیری و غیرک 

و ما عرفک حق معرفتک غیر اللّه و غیری 

ای علی! جز من و تو خداوند متعال را نشناخت به حقیقت شناختش 

و جز خدا و من تو را نشناخت آن گونه که حق شناخت توست. 


ابن عباس می گوید پیامبر اکرم(ص) فرمود: 

لو ان الفیاض اقلام و البحر مداد و الجن حساب 

و الانس کتاب ما احصوا فضائل علی بن ابی طالب 

اگر انبوه درختان (و باغها) قلم، و دریا مرکب، 

و تمام جنّیان حسابگر و تمام انسان ها نویسنده باشند 

قادر به شمارش فضائل علی بن ابی طالب نخواهند بود. 


پیامبر اکرم(ص) فرمود: 

من احبّ ان ینظر الی آدم فی علمه و الی نوحٍ فی تقواه 

و ابراهیم فی حلمه و الی موسی فی عبادته فلینظر الی علی بن طالب (ع) 

هر کسی دوست دارد به دانش آدم و مقام تقوای نوح و بردباری ابراهیم 

و به عبادت موسی بنگرد، باید به علی بن ابی طالب (ع) نظر بیندازد. 


پیامبر اکرم(ص) می فرمود: من احبّ علیّاً فقد احبّنی... 

هر کس علی را دوست بدارد به من محبّت ورزیده است. 

و می فرمود: محبّک محبّی و مبغضک مبغضی 

دوستدار تو دوست من است، و دشمن تو دشمن من. 


شخصی از پیامبر اکرم (ص) پرسید: 

یا رسول اللّه انّک تحبّ علیّاً؟ 

قال(ص) او ماعلمت انّ علیّاً منّی و انا منه

پرسید ای رسول خدا(ص) علی(ع) را دوست می داری؟ 

فرمود: مگر نمی دانی که علی از من و من از اویم. 


ابن عباس روایت میکند پیامبر اکرم(ص) فرمود: 

علیّ منّی مثل رأسی من بدنی 

علی نسبت به من مانند سر است نسبت به بدن.


پیامبر اکرم (ص) فرمود: 

اعلم امّتی من بعدی علیّ بن ابی طالب علیه السّلام

داناترین امّت من بعد من علی بن ابی طالب(ع) است. 


عبداللّه بن مسعود می گوید پیامبر اکرم(ص) فرمود: 

قسّمت الحکمة علی عشرة اجزاء فاعطی علی تسعة و النّاس جزءً واحدا 

حکمت و دانش به ده جزء تقسیم شده است 

و به علی نه قسمت آن و به سایر مردم یک دهم الباقی داده شده است. 


عایشه درباره علی(ع) می گوید: هو اعلم النّاس بالسّنة 

او داناترین مردم نسبت به سنّت پیامبر اکرم(ص) می باشد. 


پیامبر اکرم(ص) بعد تزویج فاطمه به علی(ع) به دختر خود فرمود 

زوّجتک خیر اهلی، اعلمهم علما و افضلهم حلما و اوّلهم سلما

ای فاطمه تو را به تزویج بهترین بستگانم و اهلم در آوردم 

که از نظر دانش داناترین، و از نظر حلم و بردباری برترین  

و از نظر اسلام اوّلین می باشد.


از ابن بریده روایت شده که پیامبر اکرم(ص) فرمود: 

لکل نبی وصی و وارث و انّ علیا وصیی و وارثی

برای هر پیامبری جانشین و وارثی است، 

و براستی علی جانشین و وارث من است. 


در روایتی از پیامبر اکرم(ص) وارد شده 

که خداوند به ملائکه اش فرمود: 

اشهدکم انّه امام خلقی و مولی بریّتی 

ای ملائکه شما را شاهد می گیرم که او (علی) 

امام مخلوقم و سرپرست آفریده های من است. 


عمروبن میمون از ابن عباس نقل نموده 

که رسول خدا(ص) به علی(ع) فرمود: 

انت ولی کل مؤمن بعدی

یا علی! تو بعد از من رهبر تمام مؤمنین هستی.


پیامبر اکرم(ص) فرمود: 

علی مع القرآن و القرآن مع علی لن یفترقا 

علی با قرآن است و قرآن با علی(ع) است 

و هرگز آن دو از هم جدا نمی شوند. 



مختصری از منابع شیعه و سنی 


مناقب ابن شهرآشوب ج 3 ص 268

المناقب الخوارزمی ص 32

لسان المیزان عسقلانی ج 5 ص 62

میزان الاعتدال ذهبی ص 467 

مسند الإمام الصادق ج 4  ص 24 

فرائد السمطین جوینی ج 1 ص 19 

ینابیع المودة باب 56 مناقب السبعون 

امالی شیخ طوسی ص 416

ارشاد القلوب ج 2، ص 363 

شرح تجرید الاعتقاد ص 221 

کنزالعمّال متقی هندی ج11 ص622 

کفایة الطالب الکرخی ص 332

حلیة الاولیاء ابی نعیم ج 1 ص 64 

البدایة و النهایة ج 7  ص 346

مستدرک علی الصحیحین ج 3 ص 124

تاریخ الخلفاء سیوطی ص 173

مجمع الزوائد هیثمی ج 9 ص 135 


یاسید الکریم

حکومت اسلامی یعنی کف مطالبات اسلامی ما 
که در دوران ظهور بطور کامل محقق می شود 
البته باید خیلی مواظب باشیم که دلق وارونه نشود. 
حفظ یک انقلاب به مراتب مشکل تر از ایجاد اوست. 

یاسید الکریم

قال أبوجعفر محمد بن علی الجواد علیه السلام 
افضل اعمال شیعتنا انتظار الفرج 
برترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج قائم آل محمد(ص) است .


الامام الجواد(ع) اعلم انک لن تخلو من عین الله فانظر کیف تکون 
آگاه باش لحظه ای از دید خدا پنهان نیستی پس بنگر که چگونه ‏ای. 

الامام الجواد (ع) 
ملاقاة الاخوان نشرة و تلقیح للعقل و ان کان نزرا قلیلا 
دیدار با برادران دینی موجب شادکامی و صفای دل 
و شکوفائی عقل و تدبیر است ، اگر چه زمان کوتاهی باشد. 


الامام الجواد(ع) من هجر المدارأة قارنه المکروه 
و من لم یعرف الموارد أعیته المصادر
کسی که مدارا را رها کند، ناراحتی به او روی می‏آورد و 
آنکه نداند کاری را از کجا آغاز کند از به سرانجام رساندن آن درماند. 


الامام الجواد(ع) الجمال فی اللسان و الکمال فی العقل
زیبایی در زبان و کمال در عقل است. 

الامام الجواد(ع) من عمل علی غیر علم ما أفسد أکثر مما یصلح 
هر کس بدون علم اقدام کند بیش از آنچه اصلاح کند ضرر خواهد زد. 

الامام الجواد(ع) لو سکت الجاهل ما اختلف الناس 
اگر جاهل سکوت می کرد مردم اختلاف نمی کردند. 

الامام الجواد(ع) العلماء غرباء لکثرة الجهال 
عالمان، به سبب زیادی جاهلان غریب‏ اند. 

الامام الجواد(ع) قد عاداک من ستر عنک الرشد اتباعا لما تهواه
کسی که به خاطر همراهی از نظر دلخواه تو 
راه درست را از تو پنهان دارد، بی گمان با تو دشمنی کرده است.


الامام الجواد(ع) راکب الشهوات لاتقال عثرته
کسی که بر مرکب شهوات سوار است هرگز از لغزش رهایی ندارد. 

الامام الجواد(ع) لا تکن ولی الله فی العلانیة عدوا له فی السر
در ظاهر دوست خداوند متعال و در باطن دشمن خدا مباش. 

الامام الجواد(ع) التحفظ علی قدر الخوف 
هر قدر که بترسی به همان میزان محفوظ می مانی. 

الامام الجواد(ع) القصد الی الله بالقلوب ابلغ من اتعاب الجوارح بالاعمال 
حرکت به سوی خداوند با دلها، از به رنج افکندن اعضای بدن موثرتر است. 

قال الإمام الجواد(ع) فی زیارة ابیه (ع) السلام علی فرحة القلوب و فرج المکروب 
در زیارت پدر بزرگوارش فرمود : سلام بر شادمانیِ دل‏ها و گشایش انسان غمزده! 

قال الإمام الجواد (ع) من زار عمتی بقم فله الجنة 
آنکه قبر عمّه ام حضرت معصومه (س) را 
در شهر قم زیارت کند، لایق بهشت خواهد بود. 


قال الإمام الجواد(ع) کل امة قد رفع الله عنهم علم الکتاب حین نبذوه و ولاهم عدوهم حین تولوه 
هر امتی به کتاب آسمانی خودشان بی اعتنایی کردند، خداوند دانش کتاب را از آن ها باز گرفت 
و آن گاه که ریاست دشمنان را در امور پذیرفتند، خداوند دشمن را بر آنان چیره ساخت. 


کمال الدین ص 377 
الأمالی شیخ مفید ص 329 
تحف العقول ص 455 
أعلام الدّین ص 309
کامل الزیارات ص 536 
کشف الغمّة ج 2 ص 349
بحارالأنوار ج 78 ص 364 
مسند الامام الجواد ص 242
موسوعه الإمام الجواد ج 2 ص117 



یاسید الکریم

ختم 14 هزار صلوات تقدیم به ارواح مطهر 14 معصوم 

و شادی روح همه شهدای عزیز و علمای عظام اسلام 

و اجابت همه حوائج سابق و لاحق و دیگر نیات مومنین  

هر دوستی مایل هست از 300 الی هزار صلوات اعلام کنن

مدت انجام از مغرب امشب تا مغرب فردا. 

 

حضرت صادق علیه السلام 

از رسول اکرم صلّی الله علیه وآله روایت کرده اند  

هر کسی که بر من پیامبر [و خاندان من] صلوات فرستد 

خداوند متعال و ملائکه‌ بر او درود و رحمت و برکت می ‌فرستند.  

[پس] هر که خواهد کم و هر که خواهد بسیار صلوات ‌بفرستد 

[خود میداند][چرا که لطف خدا تکرار میشود و چیزی کاسته نمیشود]  

 

عن ابن القداح 

عن ابی عبدالله (ع) قال قال رسول الله (ص) 

من صلی علی صلی الله علیه و ملائکته 

و من شاء فلیقل و من شاء فلیکثر 


الکافی ج 2 ص 492 ح 7 سند صحیح 

یاسید الکریم

الذین یلمزون المطوعین من المؤمنین فی الصدقات 

و الذین لا یجدون الا جهدهم فیسخرون منهم 

سخرالله منهم و لهم عذاب الیم [توبه/79] 

کسانی که از مؤمنانی که از روی رغبت صدقه می دهند 

و کسانی که جز به مقدار استطاعت خویش نمی یابند، 

خرده گیری و عیبجوئی می کنند و آنها را مسخره می نمایند، 

خداوند آنان را استهزاء می کند و برایشان عذابی دردناک است. 


پیش گفتار : ما در قرآن کریم با روانشناسی و جامعه شناسی و علوم سیاسی و انسانی شناسی و علوم اجتماعی مکررا مواجه می شویم. و از بزرگترین ظلم هایی که بطور مشترک همراه کفار و منافقین و سایر فرق ضاله به قرآن می کنیم این است که اینها را متروک بگذاریم یا فقط برای ثواب بخوانیم یا صرفا اموری مقدس و غیر عملیاتی تصور کنیم یا منحصر به دوران و افراد خاصی کنیم یا فقط داستانهایی جذاب از گذشتگان تصور کنیم. یا مردم و جوانان را با حرفهای عجیب و غریب و مشکل از مراجعه و تفکر و فهم قرآن بترسانیم یا از سوی دیگر بام بیفتیم و همه آیات را بی نیاز از لغت و ادبیات و فنون بلاغت و کلمات علمای بزرگ و احادیث موثق و معتبر و احادیث مستفیض تصور کنیم یا علوم غیر اسلامی را به نحو التقاطی وارد این علوم کنیم و آش شلم شوربایی بیرون بدهیم یا این سبک زندگی را با رنگ و لعاب تصورات و منافع شخصی یا جو روز جوامع و باب میل صاحبان سیاست و قدرت و شهرت و ثروت ترجمه و مصداق نمایی کنیم. 

1_این موضوع روانشناسی و جامعه شناسی اهل نفاق و سست عنصران جامعه از آیه 73 آغاز می شود و چند ده آیه ادامه دارد. که بطور خیلی مرتبط تا آیه 80 ادامه دارد. 

2_ «لمز» (مصدر یلمزون) عیب جویى، خرده گیرى و طعن 

و «سخرة» و «سخریة» (مصدر یسخرون) به معناى تمسخر و ریشخند 

«تطوّع» (مصدر مطّوّعین) به معناى دادن چیزى همراه با میل و رغبت است. 

3_ ظاهرا «یلمز» درباره توانمندان و «یسخرون» درباره تهیدستان باشد. یعنى، منافقان، مؤمنان توانمند و اهل انفاق را مورد طعن و مؤمنان تهیدست انفاق گر را مورد تمسخر و ریشخند قرار مى دادند. و فرق استهزاء و تمسخر به نوعی در تندی و نرمی کار است. یعنی در استهزاء مثلا با پنبه سر بریده می شود اما در تمسخر بیشتر توهین آشکار و تحقیر و.. مطرح می شود. 

4_ مفسّران در این مورد آورده اند که یکی از ثروتمندان به حضور پیامبر اسلام رسید و کیسه اى سکه در راه خدا انفاق کرد، تا آن حضرت به گونه اى که مصلحت مى داند هزینه کند. در همان حال «عقبه حارثى» وارد شد و با تقدیم سه کیلو خرما گفت: اى پیامبر خدا، پس انداز امروز من همین است که در راه خدا انفاق مى کنم و همین اندازه نیز براى مصرف خانه و خاندان خود نهاده ام. و نیز شخص دیگری آمد و با وجود عدم امکانات مالى، تا سر حدّ توان انفاق کرد... 

در اینجا بود که پاره اى از سرکردگان نفاق همچون «معتب» و «عبدالله» گفتند: آن ثروتمند مرد ریاکارى است که دوست دارد نام خود را سر زبانها بیندازد؛ به همین جهت کیسه اى آکنده از زر انفاق مى کند، و اینان هم که سه یا دو کیلو خرما آورده اند باید بدانند که خدا به این انفاق ناچیز نیازى ندارد. و بدین سان برخى را به ریاکارى متهم مى کردند و برخى را تمسخر مى کردند که چرا صدقه و انفاقش اندک است؛ و هیچ کس از زبان عیبجو و خصلت نکوهیده و بهانه تراشى آنان در امان نبود؛ به همین دلیل این آیات فرود آمد و به آنان هشدار داده شد. 

5_تطوع می تواند صدقات مستحبی حساب شود و می تواند اعطا همراه دلی خوش و با میل و رغبت باشد که هر دو کار پسندیده ای است. لذا انجام خیرات در حد توان مطرح است و اکتفا به واجبات و مثلا دادن یک خرما از سمت صاحبان ثروت، وهن خیرات است اما از سمت فقرا شایسته و دلنشین است و همچنین خلوص عمل و صداقت با خدا و رسول خدا (ص) در عمل متناسب با توان فرد، ملاک است نه اعداد و ارقام. 

و ضمنا صدقات منحصر به خیرات مادی نیست و شامل انواع خیرات علمی و معنوی و انتقال تجربیات مفید و .. هم می شود. و افراد دارای علم بیشتر و معنویت بیشتر باید خیرات متناسب با پله و رتبه خود را به شرط قابلیت قابل به نیازمندان علم و معنویت بدهند و از طعنه و تمسخر دیگر افراد و تحقیر زحمات رده های دیگر خودداری کنند. و البته جویندگان فضل و معنویت هم باید آداب علم آموزی و مکارم را اعم از تواضع و صبر و احترام و حسن ظن و دیگر آداب مشهور اخذ علم را رعایت کنند. 

6_منافقین حتما شاخ و دم ندارند. گاهی شخصی تفکر غلط و ویروسی را از اهل نفاق چون باب میل اوست می پذیرد و یک قالب و وجهه انسانی و شرعی و عقلی بر آن می کشد و این کلاغ را بجای قناری به دیگران می فروشد و خودش را زیرک و عاقل و دنیا دیده فرض می کند. 

7_منافقین و مذبذبین حتما در اعلی درجه دشمنی با خدا و رسول نیستند اما ممکن است به آن سو کشیده شوند. مثلا کسی پرداخت خمس و دیگر حقوق الهی یا مردمی را به تاخیر می اندازد که در وضعیت اولیه دل کندن از مال مختصر آسان است. اما وخدی مبلغ عمده می شود پرداخت حقوق شرعی مشکل می شود. کم کم صورت مسئله را شخص مورد تردید و تغییر قرار می دهد و..  

8_خداوند از تعهدات قلبی و لفظی سابق منافقین و مذبذبین پرده بر میدارد که اینها در ایام نداری و فقر و گرفتاری چه عهدها و نذرها که نمی کردند .. قوله تعالی: و منهم من عاهد الله لئن آتانا من فضله لنصدقن ولنکونن من الصالحین - فلما آتاهم من فضله بخلوا به وتولوا و هم معرضون (توبه 75و76) اما به محض خلاصی از مشکل یا نیل به نعمت و موقعیت،  الطاف خداوند را فراموش می کنند و داشته ها را فقط ثمره زیرکی و علم و تلاش خود می شمارند.  

در حالی که تسبیح وضعیت مطلوب ایشان دارای نخ و مهره های زیادی بوده که بسیاری از آنها از تدبیر و هنر آنها خارج بوده و چه بسا وضعیت نعمت و امنیت او، امتحانی بزرگتر باشد یا معاذ الله استدراج باشد و امثالهم

و لذا بهترین کار در تمام ایام بلا و نعمت، تداوم بندگی الهی و شکرگزاری خالص از او و توکل بر ذات پر فیض اوست. و همین تداوم بندگی و شکرگزاری و امید به فضل خدا در همه احوال بهترین قرینه بر خوبی وضع بنده و مورد لطف خدا بودن اوست. و بالعکس یعنی بی حالی در بلا و عدم التجاء در مشکلات " قوله تعالى ولنذیقنهم من العذاب الأدنى دون العذاب الأکبر لعلهم یرجعون (سجده/21) یا فراموشی تعهدات و نذورات و ترک التزام به دستورات الهی در نعمتها و آسایش خود علامت خطر است. 

لذا باید مواظبت کنیم که اگر بلایی آمد التجاء  و دعا و بدگمانی به خود و خوش گمانی به خداوند بیشتر شود و اگر نعمتی آمد شکرگزاری بیشتر شود. تا اگر عقوبت و آثار تخلفات ما باشد بخشوده شود و به استدراج مبدل نشود و اگر امتحان است سربلند و موفق بیرون آید و اگر ارتقاء رتبه است آن را ضایع نکند. 

9_سخر الله منهم و لهم عذاب الیم [توبه/79] از تلخ ترین انذرها و وعیدها و تهدیدات خداوند است. چرا که اصل اعطاء نعمات از اوست و اصل ابقاء برکات از اوست و هم حلم او علامت غفران نیست. و هم حسن خاتمه هم به دست اوست. هر زمان بخواهد می دهد و هر زمان بخواهد می گیرد پس دلیلی ندارد که کسی افراد صالح از انسانها و متدینین و رسوم شایسته جامعه را مورد طعن و استهزاء و تمسخر قرار دهد تا آب گل آلود شود. چرا که خداوند متعال به دفاع از سنتهای انسانی و دینی شایسته و دفاع از انسانهای مستضعف یا درستکار و دفاع از افراد متدین، متعهد است و شاید از گناهان شخصی افراد با اغماض و گذشت عبور کند اما از گل آلود کردن سرچشمه و مسموم کردن سنتهای حسنه جامعه، به سختی هر چه تمام تر حساب می کشد و فرد را در دایره "سخر الله منهم" قرار می دهد. چرا که اینها برای امیال کوتاه خود و منیت ها و ریاست ها و و راحت طلبی ها و منافع مختصر خود، سرنوشت مالی و فکری و دینی صدها و هزاران نفر را در معرض تحریف و خطر قرار می دهند. 

10_و چقدر خواندن این آیات به دیده تفکر و بیداری و تنبه، شیرین است. چقدر بستر برای عبرت گرفتن و چراغ راه برداشتن از این آیات فراهم است. و چقدر زشت است که دیگران مقابل چشم ما یکی یکی به چاله و چاه بیفتند و ما باز اشتباهات شخصی و اجتماعی و تخلفات مذهبی آنها را تکرار کنیم یا احتیاط نکنیم و خود را مصون از خطا و احتمال گناه یا بالاتر از امتحان الهی فرض کنیم .. و حرف بسیار است.. والسلام علیکم و رحمه الله. 



یاسید الکریم

«رأی بدهید به جمهوری اسلامی، نه یک حرف زیادتر و نه یک حرف کمتر.» 

بعضی از گروهک های منافق، می خواستند کلمه «اسلامی» را از «جمهوری اسلامی» حذف کنند. آنان در روزنامه ها و اعلامیه های خیابانی، برای راست شدن این هدف، تلاش فراوانی نمودند، اما امام امت  رحمه الله در پیامی کوتاه، نقشه آنان را برملا نمودند و فرمودند: وقتی رفراندوم شد، رأی من حکومت جمهوری اسلامی است. هرکس تبعیت از اسلام دارد، باید جمهوری اسلامی را برگزیند. 

امام خمینی «… این جانب به جمهوری اسلامی رأی می دهم و از شما هم می خواهم که به آن رأی دهید…» 


امام خمینی قدس سره در تاریخ ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ 

پس از تثبیت نظام مقدس جمهوری اسلامی طی پیامی رادیو تلویزیونی فرمودند: 

«خداوند تعالی وعده فرموده است که مستضعفین ارض را به امید و توفیق خودش، به مستکبرین غلبه دهد و آن ها را امام و پیشوا قرار دهد. وعده ی خداوند تعالی نزدیک است. من امیدوارم که ما شاهد این وعده باشیم و مستضعفین بر مستکبرین غلبه کنند چنان که تاکنون غلبه کردند… من از عموم ملت ایران تشکر می کنم که در این رفراندوم شرکت کردند و رأی قاطع خودشان را که باید گفت صددرصد پیروزی بوده است دادند و به جمهوری اسلامی هم رأی دادند… جمهوری اسلامی است که احکام مترقی او بر تمام احکامی که در سایر قشرها و سایر مکتب هاست تقدم دارد.» 


 «من به ملت بزرگ ایران که در طول تاریخ شاهنشاهی، که با استکبار خود آنان را خفیف شمردند و بر آنان کردند آنچه کردند، صمیمانه تبریک می‌گویم… صبحگاه ۱۲ فروردین – که روز نخستین حکومت الله است – از بزرگترین اعیاد مذهبی و ملی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند. روزی که کنگره‌های قصر ۲۵۰۰ سال حکومت طاغوتی فرو ریخت و سلطه شیطانی برای همیشه رخت بر بست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای آن نشست…»


« مبارک باد بر شما، چنین حکومتی که در آن اختلاف نژاد و سیاه و سفید و ترک و فارس و کُرد و بلوچ مطرح نیست. همه برابرند. فقط و فقط کرامت، در پناه تقوا و برتری به اخلاق فاضله و اعمال صالحه هست و تفاوتی بین زن و مرد و بین اقلیت های مذهبی و دیگران در امر اجرای عدالت نیست. » 


«… من به دنیا اعلام می کنم که در تاریخ ایران چنین رفراندومی سابقه ندارد که سرتاسر مملکت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوق ها هجوم آورده و رأی مثبت خود را در آن ریخته و رژیم طاغوتی را برای همیشه به زباله دان تاریخ دفن کنند…»

«… من از این همبستگی بی مانند که همه به ندای آسمانی واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا لبیک گفتند و به اتفاق آرا به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند و رشد سیاسی و اجتماعی خود را به شرق و غرب ثابت کردند، تقدیر می کنم…»


رهبر معظم : خاطره 12 فروردین را با هیچ خاطره‌اى در تاریخ کشورمان نمى‌شود مقایسه کرد. نقطه‌ى مکمل و متمم انقلاب بیست‌ ودو بهمن بود یعنى خلاصه محصول بیست ‌ودو بهمن روز جمهورى اسلامى روز دوازدهم فروردین بود.. 

یک خصوصیت دیگر هم در روز جمهورى اسلامى ما هست و آن این‌که آن روز عید فقط ما مردم ایران نیست، بلکه عید همه‌ى کسانى مى‌تواند باشد که مسلمانند، یعنى نزدیک به یک میلیارد جمعیت. آنها هم، یعنى ملتهاى مسلمان عادت کردند که اسلام را در حال دفاع در موضع انفعال، درحال انزوا ببینند. آن وقتى که یک ملتى در موضع تهاجم به قدرتهاى سلطه‌گر و تهاجم به نظامهاى بشرى ناقص قرارمى‌گیرد و اعلان یک جمهورى براساس اسلام مى‌کند این براى همه‌ى ملتهاى مسلمان مایه‌ى مباهات و سربلندى است خلاصه خصوصیات گوناگونى در روز جمهورى اسلامى هست... 

خاطره‌اى که فقط اشاره مى‌کنم مخالفتهایى است که با رأى‌گیرى به این شکل وجود داشت که از طرف جناحهاى مختلف این مخالفتها بود همه هم خودشان را بعدها نشان دادند. هم آن جناحهایى که بر مطبوعات کشور مسلط بودند، روشنفکرهاى چپ و نیمه چپ و لیبرال و التقاطى، اینها که مطبوعات آن روز را اطلاعات، کیهان آن روز را توى مشت داشتند که خب بحمدالله بعد همه ازاله شدند و روزنامه‌ى حسابى دیگرى هم نبود یعنى همین روزنامه‌ى جمهورى اسلامى که نبود روزنامه‌ى دیگرى هم که بشود مورد اتفاق باشد همین‌طور. هرچه دلشان مى‌خواست مى‌نوشتند. 

رفته بودند این‌جا و آن‌جا این روشنفکرهاى گروهکى سیاسى ملحد و نیمه ‌ملحد از شخصیتهاى گوناگون نظر خواسته بودند که به نظر شما آرى یا نه درست است؟ یا بیائید چند جور حکومت را مطرح کنیم و رأى بگیریم. مقصودشان هم این بود که مردم را از آن یکپارچگى خارج کنند، اگرچه فرقى هم نمى‌کرد یعنى تأثیرى هم نداشت. اگر مردم خب طبیعى بود که به آن شیوه‌هاى دیگر رأى نمى‌دادند و به خصوص بعد از آنى که امام آنجور صریح فرمودند جمهورى اسلامى نه یک کلمه کم، نه یک زیاد، لکن آنها کار خودشان را مى‌کردند به امید این‌که شاید بتوانند شکاف بیندازند این رأى زیاد مردم را کم کنند، رأى را تقسیم کنند از این کارها مى‌کردند و اوضاعى داشتیم ما در شوراى انقلاب با آن جناح لیبرال و به اصطلاح ملى‌گرا که بیشترین خصوصیتشان مخالفت با خط اصیل انقلاب بود که این شیوه‌اى را که بعد هم انجام گرفت این شیوه را اثبات کنیم که این شیوه‌ى درستى است. 


دکتر صادق طباطبایی : « [به امام] گفتم آقا ، حالا که دنیا شما و رهبری شما و این انقلاب به این عظمت را پذیرفته و به رسمیت شناخته است ، چه نیازی به رفراندوم داریم ؟ من مطمئن هستم اگر شما جمهوری اسلامی را به عنوان نظام سیاسی کشور اعلام کنید ، هم مردم ما و هم دنیا آن را خواهند پذیرفت . ایشان در جواب گفتند شما الان نمی‌فهمید . پنجاه سال دیگر خواهند گفت با سوء استفاده از احساسات مردم ، نظام مورد نظر خود را بر مردم تحمیل کردند. » 


پس از مطرح شدن انجام رفراندوم، بر سر نام و عنوان نظام سیاسی ایران که باید در رفراندوم مورد سؤال قرار گیرد، اختلافاتی بروز کرد. دولت موقت سعی داشت کلمه «دموکراتیک» را به «جمهوری اسلامی» اضافه کند که با مخالفت جدی امام و نیروهای انقلابی مواجه گردید. بازرگان در مصاحبه‌ای در تاریخ ۴ بهمن ۱۳۵۷ به این مساله اشاره کرد. نخست‌وزیر صراحتا از نظریه جمهوری دموکراتیک اسلامی پشتیبانی کرد و روزنامه‌های وابسته و نزدیک به گرایش او، به اظهارات وی دامن زدند، مثلا کیهان با تیتر درشت نوشت: «بازرگان: به جمهوری اسلامی، صفت دمکراتیک را باید اضافه کرد.» 

در راستای سخنان بازرگان، دیگر چهره‌های دولت موقت نیز از نظریه دموکراتیک اسلامی دفاع کردند. حاج سیدجوادی وزیر کشور حتی از بازرگان نیز قدم جلو‌تر گذاشت و گفت: «مناسب آن است که فقط مفهوم جمهوری دمکراتیک باشد تا در تدوین قانون اساسی بتوانیم آن را به هر شکلی در آوریم.» 

امام خمینی شدیدا با نظریه دموکراتیک اسلامی به مخالفت برخاستند و آن را نشانی از نفوذ و نماد غرب‌زدگی به حساب آوردند. ایشان فرمودند فقط «جمهوری اسلامی»، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم. امام در پیام دیگری که در ۴ فروردین ۱۳۵۸ پخش گردید، صراحتا اعلام کردند که شما ملت ایران در انتخاب نوع حکومت آزاد هستید. یعنی می‌توانید به هر نظام مورد دلخواه رأی دهید اما خود من به جمهوری اسلامی رأی می‌دهم.» 


این تاریخ نوشته های جالب را کامل بخوانید 

http://p1357.blogfa.com/post/16 

http://www.imam-khomeini.ir/fa/c78_66426/ 



یاسید الکریم