یاسیدالکریم

مذهبی - اجتماعی - سیاسی

یاسیدالکریم

مذهبی - اجتماعی - سیاسی

۲۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است

واکنش برخی نمایندگان 

به طرح دو فوریتی! فراکسیون امید 

مبنی بر حبس 2 ساله! سوال کنندگان 

و بازداشت 6 ماهه! بدون محاکمه و حکم قضایی ظرف یک ماه!  


امام خمینی(ره) 

بترسید از آن روزی که مردم بدانند 

در باطن ذات شما چیست و یک انفجار حاصل شود. 

http://www.aparat.com/v/nEC7D 


ابوالفضل ابوترابی نماینده تیران و نجف‌آباد در مجلس:  

من تأسف می‌خورم در شرایطی که مردم با مشکلات بیکاری و مشکلات معیشتی مواجه هستند و ما شاهد فقر در جامعه هستیم، طبق این طرح، مردم حق نداشته باشند حتی یک سوال مطرح کنند. این‌گونه رفتار کردن اوج دیکتاتوری است و واقعا باعث تأسف و تأثر است. ما برای (ایجاد هیاهو و اخلال) نیز قانون داریم و نوشتن این طرح، تکرار مکررات است.


حسینعلی حاجی‌ دلیگانی نماینده شاهین‌شهر در مجلس:  

این طرح آزادی‌های مشروع در جمهوری اسلامی را محدود می‌سازد و طرح محدودسازی آزادی بیان است که برخلاف قانون اساسی و مغایر با بسیاری از موازین و قواعد پذیرفته شده در کشور است. در این طرح نوعی جرم‌انگاری انجام شده و بر خلاف صریح امر به معروف و نهی از منکر از فروع دین ماست که اخیراً تبدیل به قانون نیز شده است و برخلاف گفته امام (ره) است که فرمودند؛ هرجا مردم انحرافی را دیدند باید خودشان اقدام کرده و جلوی انحراف را بگیرند.

وزارت ارشاد 1200 تقاضای مجوز نشریه را نگه می‌دارد و در مقررات قانونی پاسخ نمی‌دهد و اینگونه جلوی آزادی بیان گرفته می‌شود و از طرفی دیگر دوستانشان در مجلس طرحی را ارائه می‌کنند که مکمل این رفتار وزارت ارشاد است و آزادی بیان با این حرکت محدود می‌شود. 

این طرح نزدیک به انتخابات و دو فوریت آن نشان می‌دهد که بناست اتفاق خاصی بیفتد. 

و این اجازه را به نیروی انتظامی را داده که حتی تا 6 ماه فرد را در بازداشت نگه دارند و قوه قضائیه بدون تشریفات لازم رسیدگی به پرونده این افراد را رأس مدت یک ماه انجام دهد. انتظار من از آقای عارف این است که این طرح را پس بگیرد و عنوان کند که ما اشتباه کردیم که این طرح را ارائه کردیم.


صادق طباطبایی‌ نژاد نماینده اردستان در مجلس 

دوستان ما در فراکسیون امید داعیه دموکراسی و جامعه مدنی دارند، اما نوبت خودشان که می‌رسد و مورد سوال منتقدان واقع می‌شوند ناراحت و عصبانی می‌شوند.حبس کردن سوال کنندگان به مدت دو سال با به اصطلاح آزادی بیانی که برخی اصلاح‌طلبان و اعتدالیون دم از آن می‌زنند منافات دارد.


پرویز سروری دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی 

مایه تعجب و تأسف است کسانی که ادعای آزادیخواهی و دموکراسی‌طلبی‌شان گوش عالم را کر کرده است، امروز پس از به قدرت رسیدن به دنبال قلع و قمع مخالفان خود هستند. این جریان می‌خواهد هر صدای مخالفی را در گلو خفه کند و به دنبال ایجاد مدیریت قبرستانی در افکار عمومی هستند.

ما با برهم زدن مراسمات مخالفیم اما این طرح را یک فریب و استفاده ابزاری می‌دانیم که می‌خواهد ناکارآمدیها را لاپوشانی کند. وی با ابراز تأسف از این مساله که اسم این طرح را حمایت از آزادی اندیشه و مخالفت با استبداد گذاشته‌اند، گفت: این کار بازی با الفاظ است و آنها به دنبال ایجاد فضای رعب و وحشت هستند.


محمدعلی پورمختار نماینده مردم بهار و کبودرآهنگ در مجلس 

در نظر گرفتن مجازات برای سوال‌کنندگان در مراسم، در طرح فراکسیون امید مغایر با آزادی‌ها در کشور است.

راه تأمین امنیت مراسم این نیست و از سوی دیگر ما برای مقابله با هر نوع اخلال و اغتشاش به قدر کافی قانون داریم و این مسائل در قانون مجازات اسلامی مطرح و پیش‌بینی شده است. 


اکبر رنجبرزاده نماینده اسدآباد در مجلس 

به نظر من طراحان این طرح آن را در حالت عصبانیت تهیه کرده‌اند و در حالت آرامش قرار نداشتند.

مطالب مطرح‌شده در این طرح نقطه مقابل آزادی در کشور است و برای آزادی بیان بازدارندگی دارد.

در طول مجالس قبل از انقلاب هم سابقه نداشته است چنین طرح‌هایی به تصویب برسد و چنین حرکاتی مشاهده نشده و با تعدادی از امضاکنندگان این طرح که صحبت می‌کردم، در کلام از این اقدام خود پشیمان بودند.

این اقدام کار ناپسندی است و به هیچ وجه قابل دفاع نیست و این طرح سطح مجلس را پایین می‌آورد. 


فاطمه آلیا نماینده سابق مردم تهران در مجلس

و عضو شورای مرکزی جبهه پایداری انقلاب اسلامی 

این طرح به لحاظ ظاهری جایگاه فراکسیون امید و طرفداران دولت را بین مردم تنزل داد. حامیان دولت آنقدر در ماه‌های اخیر دستپاچه و شتاب‌زده شده‌اند که به نظر می‌رسد پشت کارهای آنها خرد جمعی و اتاق فکر وجود ندارد. مردم نمی‌دانند حقوق شهروندی دولت را باور کنند یا دیکتاتوری نرم حامیان دولت در مجلس را اما به هر حال این طرح‌های دوفوریتی نه برای منافع مردم بلکه برای اقدامات حزبی و جناحی ناظر به انتخابات 96 است.



واکنش برخی برخی کاربران 


(1) فقط میتونم بگم عارف جان 

شما به همون چالش مانکنت ادامه بدی سنگین تری به خدا، به خودت فشارنیار 


(2) پناه میبرم به کدخدا از باز بودن دهان منتقدان!


(3) آزادی بیانت تو حلقت مدعی 


(4) این طرح کاملا سیاسی است. و جریان اصلاحات با همین طرح ذات خود را نشان می دهد و معلوم میشود همه ادعاهای این جریان درباره آزادی بیان فقط در حد ادعا بوده است. 


(5) حداقل میذاشتید چندماه از رونمایی منشور حقوق شهروندی میگذشت بعد رو بازی میکردید، ادعای آزادی بیان و خنده حضار


(6) سیاسیون اصلاح طلب که در سال گذشته با رای مردم عزیز بر مسند کرسی مجلس نشسته اند دنبال مطالبات مردم از دولت باشند نه چماق بر سر مردم با طرح نجات دولت 


(7) متاسف شدم جناب عارف مردم ایران به دوران خفقان باز نخواهند گشت گور خود را پیش از موعد نکنید . 

 

(8) سوال پرسیدن در سخنرانی ها: زندان و حبس 

حمله به عابر بانک ها و عابر پیاده و دسته عزاداری و سطل اشغال: اعتراض مدنی!

این است منتقد داماد لرستان و عروس اذربایجان! 



(9) اگر مجازات سوال پرسیدن ۲ سال حبسه، پس مجازات« حصر »  

برای ۸ ماه اشوب و اقدامات مسلحانه و اتحاد با دشمن و.. ،بیشتر به جایزه شبیه است تا مجازات!!


(10) لااقل اجازه می دادند چند ماه از « منشور حقوق شهروندی» بگذرد ، بعد منشور « خفقان شهروندی» را کلید می زدند. 


(11) جلب توجه به خود؟ 

اینطور که تا کسی سوال پرسید می تونن بگن 

این توجه همه رو به خود جلب کرده و باید بازداشت بشه

پناه بر خدا از دیکتاتورها


(12) بابا بذارید جوهر منشور حقوق شهروندیتون خشک بشه بعد...


(13) اولین تفسیر از این طرح! حالا ببینید چه تفسیرهای دیگری از توش درمیاد. 

آقا این طرح، صدای چکمه های دیکتاتوری لیبرالیسم است.


(14) کار بسیار احمقانه ای کردند و نشان دادند استبداد ذاتی دارند و مردم تفاله ها را دور می ریزند.


(15) خدا کنه مردم بفهمند اینها چه ذات پلیدی دارند 


(16) البته با معذرت از تهرانیها.ولی این (لیست امید) اشی بود که تهرانیها پختند حالا میل کنند


(17) سادگی و ناپختگی عارف در سیاست هزینه های سنگینی برای اصلاح طلبان پدید آورده است.


(18) توی مجلس نقش موثری ازش دیده نشده

مسئولیت بالاتر بگیره معلوم نیست توانایی بیشتر از این داشته باشه


(19) لیست امید از یه طرف طرح دو فوریتی برای حبس پرسشگر می دن، 

از طرفی خواهان رفع حصر کسانی هستند که نه پرسشگر که فتنه گر بودند.


(20) واقعا جمله بسیار پرمغز و درعین حال تکان‌دهنده ‌‌ای بود. سیاست یک بام و دو هوای رفورمیست‌ها٬


(21) اسم و سابقه تمام امضاکنندگان این طرح قرون وسطایی و خفقان آور شبه سلطانی را برای آشنایی مردم بیاورید.


(22) خدا نیاورد روزی را که اینها با این افکار پلیدشان بخواهند بر مردم حکومت کنند 

آنوقت مشخص می شود هیچ ارزشی برای مردم قائل نیستند و چه دیکتاتورهایی هستند، 


(23) نقاب آزادی بیان افتاد


(24) با این طرح بهتر است کسی برای شنیدن سخرانی نرود چون حتما دستگیر می شود! ... 

این طرح دروغ بودن ونمایشی بودن حقوق شهروندی دولت که باسروصدا آنرا اعلام کرد به وضوح نشان می دهد


(25) تقصیر اینها نیست از ما است که بر ما است . اگر موقع رای دادن چشم مان را باز کنیم 

و فریب هر شعار تو خالی و فریبنده را نخوریم حالا مجبور به زندان رفتن نمی شویم. 



(26) گویا افساد طلبان شعار زنده باد مخالف من را از یاد بردند و به دیکتاتوری روی آورده اند !


(27) ذات اصلاح طلبی همینه


(28) وااااااای به حاااااااااالمون اگه اینا 4 سال دیگه هم بیان....


(29) اینا مدعیان دمکراسی هستند!!!!به موقعش ذاتشون رو نشون دادند 

که چقدر دیکتاوری عمل میکنند ولی شعار آزادی بیان می دن


(30) سرانجام عارف هم واقعیت درونی خودش رو نشون داد کرد، 

یاد بعضی ها میوفتم که تو مناظره ها میگفتن من سرهنگ نیستم 

و دم از آزادی بیان میزدند بعدش انواع توهین هارو به منتقدین کردن ! 

یه وقت فکر نکنین فرد خاصی منظورم بود ها! مدیونین


(31) بستن دهان منتقدان قریب به 4 سال است که در حال اجرا است 

و حالا در پی زندانی کردن منتقدان دهان بسته هستند. 

این است ماهییت اصلاح طلبان و مدعیان تدبیر و اعتدال!!!


(32) قربان سرهنگ ها برم کاری که اینها می خواهند بکنند 

سرهنگ ها عمرا تو عمرشون کرده باشند 

یعنی واقعا ادم با این طرح باید خودش را حلق اویز کنه 

ای مردم حواستون باشه، مردم تهران بنازید به انتخابتون 

یعنی واقعا کشته مرده طرز تفکر سیاسی تهرانی هام


(33) باز هم «استحاله طلبان» نشون دادن که دیکتاتورهای توانمندی هستن 



(34) این همه وقت و انرژی که برای بستن دهان منتقدان صرف میکنن 

اگر صرف رسیدگی به امور مردم میشد ایران گلستان بود


(35) یعنی مجلس ما در این حد تفکر و اندیشه پا بر جا هست که این تایید بشه؟


(36) کسانی که به لیست امید ناامید رای دادند تحویل بگیرید.


(37) اگه فرد سوال کننده توی یه شهر دورافتاده رو 2 سال بندازن زندان، 

برای اغتشاشگرهای 88 و سران فتنه که 8 ماه مملکت رو به آشوب کشیدن، 

چند قرن زندان باید محاسبه کنن؟ تازه حضرات از حصر هم شاکی میشن


(38) به جای وکالت مردم در مجلس شده وکیل اصلاحات و دولت "عارف الدوله"


(39) داریم به دموکراسی از نوع اصلاح طالبانیست می رسیم اینم از اصلاح طلبان 

که با هر واژه ای میخواهند خودشان را ابقا کنند ، عالیجنابان سرخ من اماده ام برای حبس


(40) به به..یاد قرون وسطی افتادم..

اصلاح طلبان افراطی چهره واقعیشونو نشون دارن میدن..


(41) دست مردم تهران درد نکنه با این نماینده انتخاب کردنشان 

تازه کاندید ریاست جمهوری هم شده بود بخیر گذشت 

اگه رییس جمهور میشد روی استالین را سفید می کرد


(42) داریم وارد تجربه جدیدی از دیکتاتوری میشیم. 

همشون هم متحد دارن کمک میکنن بریم به این سمت. 

بد جور شیره مالیدن سر ملت رو


(43) این است منطق ...های وطنی این است منطق کسانی که به خودشون اجازه میدهند عکس رئیس جمهور سابق رو آتش و در جای دیگر به جای پاهاش ، پای حیوان و در جای دیگر به جای سر او سر یک حیوان قرار دهند اما اگر کسی بهشون اعتراض کنه رو بندازن زندان این است مفهوم شعار زنده باد مخالف من آقایون روشن فکر


(44) چه اشتباهی کردم که به عارف و دختر صفدر حسینی و بقیه رای دادم


(45) سئوال پرسیدن از مسئولان حق ملت است وظیفه انها پاسخگویی است 

جایی که پاسخ گو نیستند باید مسئولین را وادار به پاسخگویی کرد 

این لایحه باید بر عکس شود برای مسئولین حبس در نظر گرفته شود


(46) عارف و دوستان بدنبال خفقان سیاسی و امنیتی هستند تا هر گندی میزنند کسی اعتراض نکند.


(47) طرح آشتی ملی را مطرح می کنند اما اگر حرف بزنی 2 سال باید بروی زندان ! خخخخ.


(48) کسانی که به لیست امید نا امید رای دادند حالا دیکتاتوری را تحویل بگیرید.


(49) نوچه های جوجه سوروس مشتی دیکتاتورند


(50) نمایندگانی که بی بی سی تاییدشان کرده است باید رو به دیکتاتوری بیاورند. 

یاسید الکریم

رهبر معظم: مسئولان باید به مردم گزارش دهند 

در این زمینه ها چه کرده اند؟ 

مسئولان نباید به مردم بگویند 

«باید چنین بشود» بلکه باید بگویند «چنین شد» 

95/11/27 


آقای روحانی زنگ انشاء تمام شده 

الان زنگ امتحان است.. آن هم امتحان نهایی!! 



یاسید الکریم

رهبر معظم : مسئولان حضور پرشور مردم 

در مقابل دشمن کمین کرده برای بلعیدن ایران را به حساب گلایه نداشتن آنها از عملکرد ما نگذارند چرا که مردم از مسائل مختلف از جمله تبعیض و کم کاری و بی اعتنایی به مشکلات گلایه‌ مندند و احساس ناراحتی و رنج می‌ کنند. 

مسئولان دولت و دیگر قوا باید به مردم گزارش دهند در این زمینه چه کرده اند؟ مسئولان نباید به مردم بگویند «باید چنین بشود»، بلکه باید بگویند «چنین شد». « بیکاری و رکود و گرانی » را از مشکلات مهم کشور است و البته مسئولان در تلاش هستند اما ظرفیت‌های کشور بیش از اینهاست و راه خروج از مشکلاتِ چند بعدی هم مشخص است. 95/11/27 

یاسید الکریم

زندگی شیعه ی مرتضی 

هر نفس ش برای مادره 

اگه یه دنیا روبروش باشه 

پشت سرش دعای مادره.. 

 

کار منه نوکری شما 

کار تو مادری عالمه  

از تو بما خیلی چیزا رسید 

بهترین ش نوکری حسین 

یاسید الکریم

امام رضا (ع) فرمود

نگاه به صورت همه سادات درستکار عبادت است. 

 

أبی الحسن الرضا(ع) 

النظر إلى جمیع ذریة النبی عبادة ما لم یفارقوا منهاجه 

 

وسائل ج 12 ص 311 ح 16383 سند صحیح 




یاسید الکریم

ما باید با  سر و کار داشته و آنها را مطالعه کنیم 
چرا که  [و نجات] در اینها است. [آیت الله 


یاسید الکریم

شاید برای برخی از ما این تصور باشد 

که آیا شهود و دلائل و اقدامات دیگری نبود 

که بتوان فدک و دیگر حقوق اهل بیت حفظ شود؟ 

اما با مطالعه بیشتر و مراجعه به احادیث و کتب تاریخی متوجه می شویم حضرت زهرا و امیرالمومنین به روشهای متعدد حقانیت خود و مسلم بودن حق خود را اظهار و اثبات نموده اند اما این که حق به ایشان مسترد نشد مسئله بعدی است که چه حقهای مختلفی در تاریخ که ثابت و روشن بوده اما پایمال شده است و به قیام قائم آل محمد و دادرسی قیامت کبری موکول شده است. از جمله واقعه عاشورا که برای شیعه و سنی واضح است. 

1_چهار سال قبل رحلت پیامبر(ص) فدک بدون جنگ تصرف شد. 

و به حکم آیه: ما أفاء الله علی رسوله(حشر/7) این سرزمین ها حق پیامبر(ص) بود. 

2_چند سال قبل رحلت پیامبر با نزول آیه: آت ذی القربی حقه (اسراء/26) فدک به فاطمه(س) تسلیم شد و سند مکتوبی از پیامبر بر آن نوشته شد و کارگزاران و کارگران حضرت صدیقه در آن کار می کردند. حضرت زهرا به اندازه قوت سالانه خانواده خود بر می داشت و الباقی را بین فقرا تقسیم می نمود. 

3_ده روز بعد رحلت پیامبر مامورین ابوبکر به فدک رفتند و نماینده حضرت زهرا را اخراج کردند و به اسم لزوم عمل به آخرین وصیت پیامبر در ارسال سپاه اسامه ( در حالی که خودشان از متخلفین از سپاه اسامه بودند. همان متخلفین که مورد لعن پیامبر واقع شدند الملل والنحل ج 1 ص23 / شرح نهج البلاغة ابن الحدید معتزلی ج 6  ص52] ) اموال فدک را به اسم تجهیز سپاه تصرف کردند. 

4_ابوبکر گفت سندی که پیامبر برای فدک نوشته را بیاور. حضرت زهرا (س) سند را آورد و فرمود این نوشته پیامبر در حق من و فرزندان من است. که ابوبکر اعتنایی نکرد و عمر بن خطاب بر آن سند آب دهان انداخت و آن را پاره کرد. 

5_سپس ابوبکر ادعا کرد که من حدیثی از پیامبر شنیده ام که نحن معاشر الأنبیاء لا نورث ذهبا و لا فضّه و لا دارا .. و ما کان لنا من طعمة فلولیّ الأمر بعدنا أن یحکم فیه بحکمه. 

(1) این حدیث حدودا به هشت بیان مختلف از ابوبکر نقل شده است. که دلالت های بسیار متفاوت و مختلفی دارند. (2) حدیث واحد است و با حدیث واحد نمیتوان عمومات و دستورات کلی قرآن در ارث اعم از انبیاء و مسلمین را نقض کرد. (3) روات حدیث مزبور خود ابوبکر است و عایشه و حفصه و یک عرب بیابان گرد بنام مالک بن اوس که اعتبار این افراد ( تحریم/ 4 و 5) مشخص است. 

(4)حتی اگر شهادتی مقابل اهل بیت اقامه شود چون اهل بیت(ع) به اجماع همه امت و آیه تطهیر اهل بهشت و بلکه بزرگان بهشت هستند در آنها کذب و اشتباه راه ندارد. و لذا هر نوع کلام و هر نوع شهادت اهل بیت جزو ادله ممتاز است و هیچ دلیلی با آن توان معارضه ندارد. همان طور که اهل تسنن هم امیرالمومنین را خلیفه چهارم میدانند و او را خلیفه خود می شمارند و حضرت علی(ع) در این واقعه مکررا به نفع حضرت زهرا(س) گواهی داده است. 

(5) حتی اگر حدیث مزبور معتبر باشد محتوای آن وارد و حاکم بر سند پیامبر نیست. چون در حدیث ابوبکر بحث ارث است و فدک به گواهی شهود به فاطمه واگذار شده و ضمنا در ید و در اختیار فاطمه بود. پس باید فدک به حضرت صدیقه تسلیم می شد و هر تصرفی از سوی دیگران غصب مال ایشان بود. 

(6) ابوبکر در احادیث متعارض بعدی هم ارث را ادعا می کند و هم آنچه از او مانده را در اختیار ولی بعد او می خواند " و ما کان لنا من طعمة فلولیّ الأمر بعدنا أن یحکم فیه بحکمه " و هم هر نوع مالی که پیامبر در حیات خود بخشیده را کان لم یکن دانسته " فلمّا ولّیت رأیت أن أردّه على المسلمین " یعنی چهار ادعای عجیب 1_فدک را ارث می خواند. 2_فدک را تحت اختیار پیامبر می داند 3_فدک را بخشیده شده میخواند که باید بازگردد 4_خود را ولی الله و خلیفه پیامبر می خواند. که تمام این چهار مورد با کلمات متعارض و رفتارهای متناقض خود ابوبکر و اهل سقیفه تفاوت کامل دارد. یعنی اگر ارث است پس چرا موضوع رد و بازگشت بکار می برد و اگر بخشیده شده به چه حقی تصرفات در زمان پیامبر باطل میشود؟ النبی اولی بالمومنین من انفسهم (احزاب/6) پیامبر به تصریح قران کریم به جان و مال همه مومنین از خودشان اولی است بعد مسلمانی پیدا شود و بگوید تصرفات در حیات پیامبر نافذ نیست یا باید ابطال شود؟ عجب اندر عجب! و اگر ابوبکر ولی الله و وصی الرسول است پس سقیفه و اجماع ادعایی چه معنا دارد؟ و اگر اجماع است پس ولی و وصی یعنی چه؟ و اگر وصی است کدام نصی بر وصایت ابوبکر و عمر از شیعه و سنی وارد شده است؟ و اینها چیزهای متعارضی است که هیچ فرد عاقل و منصفی آن را نادیده نمی گیرد. 

(7) حتی اگر حدیث بالا که عرض شد در محتوا و منطوق هر هشت روایت بشدت باهم متعارض اند http://lib.eshia.ir/86569/5/264 و ضمنا با درایة و عمل اصحاب و خود خلفای ثلاث متعارض اند و بالاتر عرض شد که اولا حدیث واحد حتی اگر فرضا صحیح السند باشد قابل تعارض با عمومات و اصول کلی مالی و اعتقادی قران کریم نیست. و ثانیا حتی اگر فرضا در برخی کتب شیعه هم موجود باشد بحث مقصود و محتوا و مصداق اخلاقی حدیث منظور است یعنی میراث واقعی و اصلی ما انبیاء علم است ای مردم دنبال علم باشید اما این به این معنا نیست که احترام مال مسلمان و صحت عمل مسلمان در حیات ش محل خدشه باشد و در راس مسلمین خود انبیاء هستند. لذا ادعای ابوبکر در این رابطه کاملا باطل است و خود او در اواخر عمر آرزو می کرد کاش فدک را از فاطمه(س) نمی گرفت. و این آرزو با حدود 10 سند مختلف از خود اهل تسنن وارد شده است. 

6_لذا حضرت زهرا با ابوبکر و عمر گفتگو نمود. و به اخراج نماینده خود اعتراض فرمود. ابوبکر حدیث ما انبیا مال نمیگذاریم را گفت. حضرت فرمود: پیامبر فدک را بمن بخشیده و سند مکتوب موجود است و ضمنا فدک در اختیار من بوده و شهود بر عهده شخص مدعی است نه متصرف. ابوبکر اینها را نشنیده گرفت و گفت غنیمت مسلمین است. حضرت زهرا فرمود : تصرف مسلمان نافذ است و شما دارید با ما مثل غیر مسلمان برخورد می کنید. عمر با غضب گفت این غنیمت است و باید شاهد بیاوری. حضرت صدیقه(س) فرمود من به گواهی همه سیده زنان اهل بهشت هستم و چنین کسی ادعای باطل مطرح نمیکند. و شهادت کسی بر چنین مقام معنوی ای مورد قبول (مسلمین) واقع نمی شود. عمر بن خطاب گفت: ولی ما شهادت دیگران علیه شما را قبول می کنیم! حضرت زهرا (ع) فرمود کسی که شهادتی را علیه اهل بیت(ع) و سیده زنان بهشت بپذیرد به گواهی آیه تطهیر (احزاب/33) کافر و ملعون است (چرا که به نص قرآن ایمان ندارد.) ابوبکر گفت دلیلت بر فدک چیست؟ حضرت فرمود پیامبر طبق " آت ذی القربی حقه" فدک را بمن و فرزندانم بخشیده است. باز عمر گفت باید شاهد بیاوری! 

7_حضرت زهرا در همان مجلس ماند و کسی را فرستاد تا امیرالمومنین(ع) و و امام حسن و امام حسین و ام ایمن و اسماء بنت عمیس آمدند و همه بر درستی ادعای حضرت صدیقه شهادت دادند. عمر گفت : علی همسر اوست و این دو هم فرزندان او و ام ایمن هم خادم اوست. اسماء هم قبلا!!! همسر جعفر بن ابی طالب بوده و به نفع بنی هاشم شهادت می دهد! و همه این شهود به منفعت خود شهادت میدهند! 

امیرالمومنین(ع) فرمود : تکذیب فاطمه و حسن و حسین تکذیب پیامبر(ص) است. و پیامبر فرمود ای علی هر که تو را رد کند مرا رد کرده و پیامبر به ام ایمن وعده بشارت بهشت داده و برای اسماء و نسل او دعا کرده است. (و مورد دعای خیر و رحمت پیامبر واقع شده اند.) 

عمر گفت شما همانگونه هستید که گفتید اما شهادت کسی به نفع خودش پذیرفته نمی شود! 

تذکر : بالاتر گفتیم که شهادت اهل بیت شهادت ممتازه است. ضمنا ام ایمن و اهل بهشت راستگو هستند همچنین ادعای رد شهادت همسر سابق واقعا مسخره است. ضمنا خود امیرالمومنین خلیفه چهارم اهل سقیفه است و ادعای ناحق نمی کند. ضمنا شهود خود ابوبکر بر حدیث لانورث عایشه و حفصه و یک عرب بیابانی است. چطور شهادت این ها به نفع ابوبکر و عمر مقبول است اما شهادت سیده زنان بهشت و دو آقای اهل بهشت و شهادت خلیفه مثلا چهارم مردود است؟؟ اینها چیزهایی است که نه رد می شود و نه با سکوت جواب درست می شود  با گذر زمان هم حقیقت تغییر نمی کند. به بیان دیگر اینها با سنت و حدیث جعلی به جنگ سنت واقعی و بلکه به جنگ دستورات کلی قران و به جنگ کلام پیامبر(ص) و به نبرد با متولیان فرهنگ قران یعنی اهل بیت(ع) امدند و به طور ظاهری پیروز شدند. 

8_حضرت امیرالمومنین فرمود اکنون که حقوق ما را می شناسی اما شهادت ما را رد می کنی و شهادت پیامبر هم قبول نیست پس انا لله و انا الیه راجعون! و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون (شعراء /227) 

حضرت زهرا غضبناک برخاست و فرمود خدایا این دو نفر به حق دختر پیامبر تو ظلم کردند خدایا آنها را با شدتی تمام مواخذه کن. سپس گریان و محزون خارج شدند. 

9_در روزهای بعد حضرت امیر حضرت صدیقه و حسن و حسین علیهم السلام را سوار مرکبی می کرد و به در منزل مهاجرین و انصار می برد و از ایشان کمک می خواست. حضرت زهرا می فرمود : مگر شما با پیامبر بیعت نکردید که از او و فرزندان او حمایت کنید؟ بیایید و به بیعت خود وفا کنید. اما کسی به یاری طلبی ایشان لبیک نگفت. 

10_بار دیگر حضرت امیر به حضرت صدیقه فرمود برو به ابوبکر بگو ادعای جانشینی پیامبر داری اگر فدک مال و ملک تو هم بود و من دختر رسول خدا(ص) از تو می خواستم روا بود (بخاطر بزرگی حق پیامبر بر مسلمین) بمن بدهی. حضرت زهرا آمد و این را فرمود. ابوبکر گفت: بله راست می گویی و بر قباله ای دستور بر بازگشت فدک داد. 

11_عمر بن خطاب در کوچه با حضرت زهرا (س) مواجه شد و از قباله در دست او پرسید و حضرت ما وقع را فرمود. اینجا جسارت بزرگ تاریخ رخ داد و عمر لگد به پهلوی دختر پیامبر زد و سیلی به صورت ناموس انبیا زد و آب دهان به نوشته انداخت و این را هم پاره کرد.  و گفت این سرزمین را پدرت با اسب و لشکر فتح نکرده است. 

حضرت امیر(ع) در خانه منتظر بود و حضرت زهرا (س) واقعه پاره کرده قباله را به ایشان بیان کرد. امیرالمومنین با تاسفی عمیق فرمود آنچه نسبت به حق من و پدرت(ص) ( و حق امت و غصب خلافت ) کرده اند ازین قضایا بالاتر است. 

12_در مرحله بعدی احتجاج بر غاصبین، خود امیرالمومنین(ع) به مسجد آمد مهاجرین و انصار گرد ابوبکر نشسته بودند. به او فرمود ای ابابکر چرا آنچه پیامبر(ص) برای فاطمه(س) گذاشته بود از او منع کردی؟ در حالی که نماینده و کارگزار فاطمه سالها در فدک بوده است؟ ابوبکر گفت فدک غنیمت مسلمین است. اگر شاهدان عادلی بیاورد به او می دهیم و الا در آن حقی ندارد. 

حضرت امیرالمومنین فرمود: ای ابابکر بر ما حکمی می دهی خلاف همه مسلمین؟ چرا از فاطمه شاهد می طلبی در حالی که فدک در زمان حیات پیامبر و بعد او در مالکیت و تصرف فاطمه بوده است؟ چرا از مسلمین ( که تو مدعی حق آنان هستی) شاهدی نمی طلبی؟ ابوبکر (جوابی نداشت و) ساکت شد. مجددا عمر گفت: این غنیمت مسلمین! است. ( بنام مردم و به کام اهل سقیفه) ما نمی توانیم با کلام تو مقابله کنیم! اگر شاهدان عادلی آوردی قبول می کنیم. 

وجود ملکوتی امیرالمومنین به آیه تطهیر استدلال فرمود. و بیان داشت: آیا شهادت کسی را بر (اهل بیت و) فاطمه می پذیری؟ ابوبکر گفت : آری می پذیرم. 

13_حضرت امیر فرمود : در آن صورت کافری. زیرا شهادت خداوند بر تطهیر اهل بیت از هر گونه بدی را رد کرده ای. و شهادت (فرضی) مردم را علیه او پذیرفته ای. همچنین حکم خدا و رسول خدا را رد کرده ای که فدک را برای فاطمه قرار دادند. ضمنا فرمان دیگری از پیامبر را رد کرده ای که از مدعی علیه شاهد می طلبی ( در حالی که در حکم رسول خدا مدعی باید شاهد بیاورد نه مالک و متصرف) تو سخن خدا و رسول خدا را رد کردی و سخن ( مشوش) یک عرب بیابان گرد را پذیرفتی و فدک را از فاطمه (سیده زنان بهشت) کردی و گمان کردی غنیت مسلمین است. 

در اینجا مردم به خشم آمدند و متوجه ظلم و تخلف عمر و ابوبکر شدند و گفتند حق با علی(ع) است و به خدا علی راست می گوید. و حضرت امیر به خانه بازگشت. 

14_در این مرحله خطبه مفصل و بسیار پر مضمون حضرت صدیقه(س) طاهره واقع شد که تا ابد برای همه مسلمین درس است. درسی تا ابدیت که هر کس به میزان سعه وجودی خود از آن بهره می برد. 

در بازگشت از خطبه رافع بن رفاعه به حضرت گفت چرا علی قبلا ما را آگاه نکرد تا با دیگری بیعت نکنیم و کار به اینجا نکشد؟ حضرت با غضب فرمود دور شو پس از واقعه غدیر ( با حضور دهها هزار نفر و صدها شاهد زنده در یک جلسه عمومی رسمی ) برای احدی از افراد عذری باقی نمانده است. 

ام سلمه سر از حجره اش بیرون کرد و با عتاب به مردمی که بیانات حضرت زهرا را بدون نتیجه به پایان برده بودند فرمود : آیا با کسی مثل فاطمه (س) این گونه برخورد می کنید؟ ( و ادعای مسلمانی می کنید و انتظار شفاعت از پدر او را دارید؟) شما آمده اید که به کسی چون فاطمه ( سیده زنان بهشت) حکم دین ش را یاد بدهید؟ آیا کسی مثل فاطمه ( که در شب عروسی لباس عروسی خود را می بخشد و با شکم گرسنه به یتیم و اسیر و فقیر از تنها نان خود می بخشد) مالی را به ناحق مطالبه می کند؟ آیا عنایت خاص پیامبر(ص) را به او فراموش کرده اید؟ ( که می فرمود از فاطمه بوی بهشت استشمام می کنم و خدا برای غضب او غضب میکند؟ ) 

15_و اقدامات بعدی امیرالمومنین(ع) و حضرت صدیقه(س) برای آگاه سازی جماعت و مطالبه حق مسلم شان در چند مرحله دیگر ادامه دارد که در فرصت های بعدی به شرح آن خواهیم پرداخت. آنچه از تطبیق تاریخ و روایات دانسته می شود واقعه اجبار امیرالمومنین به بیعت و آتش زدن درب خانه و ضربه خوردن حضرت صدیقه(س) و سقط جناب محسن بعد بازگشت سپاه اسامه از نبرد و اصرار برخی سران آن برای روشن شدن وضعیت بیعت علی(ع) رخ داده است که حدودا بیست روز بعد آن حضرت زهرا (س) در اثر صدمات وارده به شهادت می رسند و با وصیت بر منع عمر و ابوبکر از نماز بر آن حضرت و دفن شبانه و قبر مخفی دختر پیامبر(ص) سند بزرگی بر مظلومیت عجیب خود باقی میگذارند که در فرصتهای بعدی بیان خواهد شد. ان شاء الله تعالی. تک تک این مطالب به طور جدا جدا یا بطور منسجم در کتب تاریخی و روایی شیعه و سنی وارد شده است و اهل انصاف و جویندگان حقیقت می توانند به منابع متعدد و مکرر این واقعه رجوع کنند. والسلام. 



یاسید الکریم

حضرت زهرا علیها السلام در قسمتی از سخنرانی معروفش در مسجد فرمود: 

تا آنکه خداوند تبارک و تعالی به (برکت) پیامبرش(ص) شما را از آن سختیهای مختلف نجات داد، و بعد از آنکه او (بخاطر سعادت دنیا و آخرت شما) گرفتار پهلوانان کفار و گرگان عرب و گردنکشان اهل کتاب گردید. هر گاه (دشمنان) آتش جنگ را بر می افروختند، خداوند آن را خاموش کرد و هروقت که قدرت پیروان گمراهی نمایان شد یا مشرکان دهان شان را برای خوردن شما باز می کردند رسول خدا (ص) برادرش علی بن ابی طالب(ع) را برای مقابله با آنان در عمق دهان آنها می افکند و او هم تا گوشهای آنها را پایمال نمی کرد و آتش (فتنه) آنها را با شمشیرش خاموش نمی کرد باز نمی گشت. علی(ع) در راه خدا سختی ها و مشکلات را تحمل می کرد و با نهایت توان در (اجرای) امر خدا می کوشید،  نزدیک ترین افراد به رسول خدا(ص) بود و سید اولیای خداست. او (برای اعتلای دین) کمر همت بسته بود و دلسوزانه و با سختکوشی عمل می کرد و در راه خدا از سرزنش ملامت کنندگان ابایی نداشت. 

و این در حالی بود که شما در زندگی راحت و در کمال آسایش و امنیت و شادکامی بودید و زندگی خوشی را می گذراندید. غذای لذیذ می خوردید و آب زلال می نوشیدید و (و کار مجاهدین را ابلهانه دانسته) و انتظار رسیدن بلاها را بر ما داشتید و منتظر شنیدن اخبار(تلخ) آن بودید! و چون جنگی شدت می گرفت خود را کنار می کشیدید، و هنگام کارزار فرار می کردید. 

هنگامی که خداوند جایگاه انبیا و منزلگاه برگزیدگانش را برای او اختیار نمود و آنچه به او وعده داده بود (پیروزی اسلام  را) به اتمام رساند (و پیامبر رحلت فرمود) کینه و دشمنی ناشی از نفاق (پنهان) شما آشکار گردید، و پوشش دین کهنه شد و جامه اش مندرس و استخوانش ضعیف گردید، و قدرت (ظاهری) او کاسته شد. خشم فرو خورده گمراهان به تکلم در آمد، و آدمهای بی ارزش با قدر و منزلت شدند و شتر(فرد) مقبول اهل باطل (مثل گوساله سامری) صدا در آورد، و شروع به جولان و قدرت نمایی در مناسبات شما کرد. 

شیطان (سرخورده امید یافت و) از کمینگاه خود سر بر آورد و شما را به سوی خود خواند و شما را دعوت نمود، و دید که دعوت او را اجابت می نمایید و مستعد فریب خوردن از او هستید، و چون شما را به قیام علیه حق خواند قیام و سرعت قبول شما را یافت ، پس شما را با غضب خود به خشم در آورد و شما را (تابع و) غضبناک دید. پس شتر (و حق) دیگران را برای خود علامت گذاری نمودید و آن را به آبی که از آن شما نبود حاضر کردید. (با آنکه در زمان پیامبر(ص) چقدر به حق دیگران حساس بودید)  تمام این قضایا در حالی بود که فاصله زیادی (با عهد غدیر و تاکیدات پیامبر(ص) ) نبود و زخم هنوز تازه بود و جراحت هنوز التیام نیافته و پیامبر هنوز دفن نشده بود! به (بهانه) ترس از بروز فتنه به سرعت اقدام کردید، در حالی که (در واقع) در فتنه سقوط کردید و جهنم کافران را ( بخاطر تخلفات شان) از هر سو در بر گرفته است. 

(ای جماعت مسلمین) این کارها از شما ( که آب وضوی پیامبر را برای تبرک از هم می ربودید) بعید بود و شما را چه شد؟ و از دامن حق به کدام باطل باز می گردید؟ 


قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهراءُ علیها السلام فی خُطْبَتِهَا المَعْرُوفَةُ 

فأنقذکم اللّه تبارک و تعالی بنبیه(ص) بعد اللتیا و التی و بعد ان منی ببهم الرجال، و ذؤبان العرب، و مردة أهل الکتاب «کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ» أو نجم قرن للضلالة أو فغرت فاغرة من المشرکین، قذف أخاه علیا فی لهواتها؛ فلا ینکفئ حتى یطأ ضماخها بأخمصه، و یخمد لهبها بحد سیفه، مکدودا دؤوبا فی ذات اللّه مجتهدا فی امر الله قریبا من رسول الله (ص) سیدا فی اولیاء الله، مشمّرا ناصحا مجدّا کادحا، لا تاخذه فی الله لومة لائم 

و أنتم فی بلهنیة وادعون، آمنون فرحون، و فی رفاهیة من العیش فکهون؛ تأکلون العفو، و تشربون الصفو، تتربصون بنا الدوائر و تتوکّفون الأخبار، و تنکصون عند النزال و تفرون عند القتال 

فلما اختار اللّه لنبیه (ص) دار أنبیائه و ماوی أصفیائه و اتم علیه ما وعده، ظهرت فیکم حسیکة النفاق، و سمل جلباب الدین، و أخلق ثوبه، و نحل عظمه و اودت رمته و نطق کاظم الغاوین و نبغ خامل الاقلین، و هدر فنیق المبطلین فخطر فی عرصاتکم و أطلع الشیطان رأسه من مغرزه، هاتفا بکم، فدعاکم فألفاکم لدعوته مستجیبین، و للغرّة فیه ملاحظین، ثم  استنهضکم فوجدکم ناهضین خفافا، و أحمشکم فألفاکم غضابا فوسمتم غیر إبلکم، و أوردتموها غیر شربکم 

هذا و العهد قریب، و الکلم رحیب، و الجرح لمّا یندمل، و الرسول (ص) لمّا یقبر. بدارا زعمتم خوف الفتنة، «أَلا فِی الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکافِرِینَ» فهیهات منکم و کیف بکم و أنّى تؤفکون؟ 


با 23 سند و 17 منبع مهم از جمله 


دلائل الامامه ص 109 

الاحتجاج ج 1 ص 131 

الشافی علم الهدی ج 4 ص 69 

معانی الاخبار الصدوق ج 2 ص 295 

امالی طوسی ص 384 

شرح نهج البلاغة بحرانی ج 5 ص 105 

شرح ن ب ابن ابی الحدید ج 16 ص 211 



نکته : ترجمه دقیق و کامل فرصت بسیار بسیار زیادتری می طلبد. 

برای تحقیق و مطالعه ی بیشتر به این آدرس ها مراجعه بفرمایید. 

http://ghadeer.org/Book/1288/204191 

http://darolzahra.com/books/dar/asrarr/fa27.html 

والسلام علیکم 



یاسید الکریم
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهراءُ علیها السلام فى خُطْبَتِهَا المَعْرُوفَةُ 
حضرت زهرا علیها السلام در قسمتی از سخنرانى معروفش در مسجد فرمود: 

ـ ففرض اللّهُ الاْیمانَ تَطْهیرًا لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ : خداوند ایمان را براى تطهیر شما از شرک واجب کرد 
ـ وَ الصَّلاةَ تَنْزیهًا لَکُمْ عن الْکِبْرِ: و نماز را براى پاک شدن شما از تکبّر 

ـ وَ الزَّکاةَ تَزْکِیةً لِلنَّفْسِ وَ تزییدا فِى الرِّزْقِ: و زکات را براى پاک کردن جان و افزونى روزی تان 
ـ وَ الصِّیامَ تَثْبیتًا لِلاْخْلاصِ : و روزه را براى تثبیت اخلاص 

ـ وَ الْحَجَّ تَشْییدًا لِلدّینِ و احیاء للسنن و اعلانا للشریعه 
و حجّ را براى قوّت بخشیدن دین و احیا سنتها و اعلان عمومی شریعت 
ـ وَ الْعَدْلَ تَنسیقا لِلْقُلُوبِ و التمکین للدین و عدل را براى استواری دلها و پذیرش دیانت 

ـ وَ طاعَتَنا اهل البیت نِظامًا لِلْمِلَّةِ : و اطاعت ما را سبب برقراری نظم اجتماعی در امت اسلامی 
ـ وَ إِمامَتَنا أَمانًا لِلْفُرْقَةِ : و امامت ما را براى در امان ماندن امت از تفرقه 

ـ وَ الْجِهادَ عِزًّا لِلاْسْلامِ : و جهاد را براى عزّت اسلام 
ـ وَ الصَّبْرَ مَعُونَةً عَلىَ اسْتیجابِ الاْجْرِ : و صبر را براى کمک در استحقاق پاداش 

ـ وَ الاْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعامَّةِ و النهی عن المنکر تنزیها للدین 
و امر به معروف را براى مصلحت و منافع همگانى و نهی از منکر را آسیب زدایی از دیانت 

ـ وَ بِرَّ الْوالِدَینِ وِقایةً مِنَ السُّخْطِ : و نیکى کردن به پدر و مادر را سپر نگهدارى از خشم خداوند 
ـ وَ صِلَةَ الاْرْحامِ منساة فی العمر و مَنْماةً لِلْعَدَدِ : 
و صله ارحام را سبب طولانی شدن عمرها و وسیله ازدیاد افراد 

ـ وَ الْقِصاصَ حَقْنًا لِلدِّماءِ : و قصاص را وسیله ی حفظ خونها 
ـ وَ الْوَفاءَ بِالنَّذْرِ تَعْریضًا لِلْمَغْفِرَةِ :
و وفاى به نذر را جهت در معرض مغفرت الهی  قرار گرفتن، مشیت کرد. 

با 23 سند و 17 منبع مهم از جمله 

دلائل الامامه ص 109 
الاحتجاج ج 1 ص 131 
الشافی علم الهدی ج 4 ص 69 
معانی الاخبار الصدوق ج 2 ص 295 
امالی طوسی ص 384 
شرح نهج البلاغة بحرانی ج 5 ص 105 
شرح ن ب ابن ابی الحدید ج 16 ص 211 

یاسید الکریم

آیت الله مشکینی : ثواب مرگ بر آمریکا کمتر از صلوات نیست. 

[چون دشمن شناسی و مبارزه با طاغوت بزرگ زمان است.] 



یاسید الکریم

عالم عارف دلسوخته 

حاج آقا سید فرید #موسوی 

درس او حفظ قرآن و رعایت تقوا و مراقبه و بیداری سحر و نماز شب و اشتغال به علوم اهل بیت (ع) بود. و این ها را از شاگردان به طور جد مطالبه می کرد. به معنای واقعی غریبانه زیست حتی بین اطرافیان و شاگردان و بستگان و.. ، دلسوز همگان بود، عاشق امام و هوادار رهبری بود. با جوانان مانوس بود و ایشان را آماده تر برای معنویات می دانست. و غمگین از بی سوادی ها و دکان های معنوی انحرافی و صوفیه و دیگر فرقه ها بود. بهره ها از محضر آیت الله #خوشوقت برد به حدی که شاید شاگرد معنوی دیگری برای شیخ نتوان شمرد. معتقد به کار جمعی بود و لطمه ها از افراد فرد گرا خورد. اموال فراوانی از او برده شد حتی از کسانی که بعد از آن، کنار او و از سفره اطعام او غذا می خوردند و هیچ خم به ابرو نیاورد. 

سالهای حیات آیت الله #بهجت شاگردان را ملزم به حضور در نماز ایشان می کرد. طلبه ها را ملزم به نماز جمعه و غسل جمعه و خوب درس خواندن خصوصا در ادبیات عرب و نظم در امور و مباحثه می کرد. غریب نواز بود و در مقام تعلیم و تربیت گمنام ترین افراد را راهنمایی و کمک می کرد. سالهایی که جوان تر بود اجرای برنامه های علمی و معنوی را از شاگردان مطالبه می کرد و این چیزی بود که برای اطرافیان سختی داشت و خیلی ها رفتند و خیلی ها مکدر شدند و خیلی از دوستان نزدیک جدا شدند و راه دیگری رفتند. و البته خوبان پای شان در این عالم بند نیست و برخورد شان با متخلفین برای خودشان هم مشکل است. لذا غم ها در سینه ها تلنبار می شود و همه را به خدا می سپارند جز آنچه مربوط به حفظ و اعتلای شرع مطهر است. در یک کلام حاج آقای موسوی لطیف بود.. و اهل لطافت معنوی دنیا برای شان قفس است.. لذا فرمود : یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه. 

بنده لایق شاگردی او نبودم و هیچ فرد دیگری حتی نزدیک ترین افراد را جز کلمات مسلم و صدای خود ایشان را مفید برای ترویج راه ایشان نمی شناسم. چرا که هر کسی از نگاه خود و در حد علم و معنویت خود، ایشان و تفکرات شان را معرفی می کند. روحش شاد و نگاه معنوی او بر رهروان معنویت مستدام. 

شادی روح شون ختم 14 هزار #صلوات هدیه به ائمه اطهار (ع) گرفتیم. دوستانی که فرصت دارن اعلام بفرمایند. 


http://hawzahnews.com/detail/News/407659 


http://mashreghnews.ir/fa/news/687325/ 


http://www.aparat.com/result/%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF_%D9%85%D9%88%D8%B3%D9%88%DB%8C 





یاسید الکریم

ان الذین تولو منکم یوم التقی الجمعان 

انما استزلهم الشیطان ببعض ما کسبوا 

(آل عمران/155) 

کسانی که در روز روبرو شدن دو جمعیت با یکدیگر (در جنگ احد) فرار کردند، 

شیطان آنها را بر اثر بعضی از گناهانی که مرتکب شده بودند، به لغزش انداخت. 


تخلف ها و گناهان بزرگ، گاهی در ابتدا غفلت ها و تفکرات غلط مختصر و لغزش های کوچکی هستند. این بسته به ماست که آیا به همان میزان اشتباه اکتفا می کنیم؟ یا نار را بر عار واقعی یا خیالی ترجیح می دهیم؟ 

1_شخص وسواسی در همان لحظه اول با موهومات کار خود را شروع می کند و نهایتا کار بجایی می کشد که سقف و دیوارها و تلویزیون ها را هم می شوید و باز راحت نمی شود.. 

2_شخص ربا خوار ابتدا با حیله های شرعی تخلف خود را آغاز می کند و نهایتا به جنگ با خدا می رسد.. 

3_شخص دروغ گو ابتدا برای کمی راحتی دروغ را شروع می کند و کم کم طبع او با دروغ انس می گیرد و نهایتا کذاب می شود و سپس وارد درجات نفاق می شود. 

4_شخص مسئول ابتدا به اسم خدمت به مردم و بشر دوستی دست به کارهایی می زند و کم کم از مهمات شرع و منویات حاکم عادل جامعه اسلامی فاصله می گیرد و کدورت ها و لجاجت ها و ارادت ها داخل می شود کم کم در دفاع از یک موضوع غلط منکر بدیهیات مصالح ملت می شود چون هویت و حیثیت سیاسی خود را وابسته به موهومات و انکار مسلمات سیاسی و اجتماعی و خوش خیالی و اعتماد به اجنبی و کوری نسبت به شرور دشمن کرده است و هر چه فرصت اصلاح داده می شود یا عناد می ورزد یا تکیه بر باد می کند. 

5_شخص دکان دار ابتدا برای اصلاح احوال مردم موعظه می کند اما از منیت خفی خود بی خبر است کم کم می شود بلعم باعورای مستجاب الدعوه اما مقابل موسی عمران می ایستد.. 

6_و قس علی هذا.. 

در تمام این موارد یا به علت جهل و دیگر کجی ها ، ظاهر شرعی خدشه خورده یا نیت اصلی و واقعی خدا نیست و حتی در مواردی خود شخص بی خبر است چون ابتدائا دسترسی به طبیب حاذق ندارد و نهایتا طبیب واقعی، معارض حیثیت دکان داری اوست. لذا همانطور که سابقا معروض داشته ایم هم شروع مسیر سعادت باید ظاهرا و باطنا برای خدا باشد و هم در ادامه مسیر. و چه بسا در اثر جهل و لغزشهای اولیه و ترس و حب دنیا و هوای نفس و.. حرکت ما بالعکس شود. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا. والسلام.

یاسید الکریم