یاسیدالکریم

مذهبی - اجتماعی - سیاسی

یاسیدالکریم

مذهبی - اجتماعی - سیاسی

تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت 

تا باز چه اندیشه کند رای صوابت 

هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی 

پیداست نگارا که بلند است جنابت 

 

دور است سر آب از این بادیه هش دار 

تا غول بیابان نفریبد به سرابت 

تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل 

باری به غلط صرف شد ایام شبابت 

 

ای قصر دل افروز که منزلگه انسی 

یا رب مکناد آفت ایام خرابت 

حافظ نه غلامیست که از خواجه گریزد 

صلحی کن و بازآ که خرابم ز عتابت 

 

کاش به اللهم عجل لولیک الفرج 

گفتن های خود، ملتزم بودیم شاید هم صداقت نداریم... 

یاسید الکریم

گزیده شهادت نامه امام حسین(ع) در منابع معتبر + دانلود  pdf 

 

مهم ترین مباحث حماسه عاشورا، پیشگویی در باره شهادت امام حسین(ع) 

از خروج امام (ع) از مدینه تا ورود ایشان به کربلا، از رسیدن امام حسین(ع) 

به کربلا تا شهادت ایشان، پس از شهادت، بازتاب شهادت امام حسین(ع) و فرجام 

آنها که در قتل امام و یارانش نقش داشتند، عزاداری و گریه برای امام حسین(ع) 

 

1) دانش نامه امام حسین(ع) 14 جلد 6600 صفحه تالیف سال ۱۳۸۸ 

2) شهادت نامه امام حسین(ع) 2 جلد ۲۵۰۰ صفحه تالیف سال 1389 

3) گزیده شهادت نامه امام حسین(ع) 1 جلد 1260 صفحه تالیف سال 1391 

مقاله مفصل موضوع [ اینجا

 

نکته : مطالعات معتبر در موضوع عاشورا لازم است 

و برای عموم مردم و مادحین عام، همین کتاب تک جلدی کافی است.  

دانلود کنید، حجم 18 مگ [ اینجا

 

پ ن : مداحی گوش کنید. 

یا زهرا (س) ، هشت مگ [ اینجا

یا عباس (ع) ، سه مگ [ اینجا

 


یاسید الکریم

هدیه" 14هزار صلوات با عجل فرجهم" تقدیم به چهارده معصوم(ع) 

به نیابت از شهید محسن حججی  و همه شهدا و همه علما و همه صلحا 

و شادی همه اموات از جمله مادر بنده که نذر تاسوعاشون ترک نمی شد 

و دیگر رفتگان تک تک دوستان ارجمند و سلامت همه مریضهای مد نظر 

و به امید فرج آقا امام زمان (عج) و اجابت همه ی حوائج دوستان عزیز 

هرعزیز 500 الی هزارصلوات اعلام و تا عصرعاشورا به اتمام برسونه.  

 

سلیم بن قیس هلالی روایت می کند 

امیرالمومنین(ع) فرمودند : حقیقت این است که خداوند تبارک و تعالی، ما [ معصومین(ع) ] را [از تمام ناپاکی های مادی و معنوی] پاکیزه گردانید، و [در جمیع امور] عصمت بخشید و ما اهل بیت را شاهد بر [اعمال] خلائق و حجت خود در زمین قرار داد و حق تعالی ما را همراه قرآن و قرآن را همراه ما قرار داد که [تا قیامت] از یکدیگر جدایی نداریم. 

 

عن سلیم بن قیس الهلالی عن امیرالمومنین(ع) «ان الله تبارک و تعالی طهرنا و عصمنا و جعلنا شهداء علی خلقه و حجته فی ارضه و جعلنا مع القرآن، و جعل القرآن معنا لا نفارقه و لا نفارقنا» 

 

 الکافی ج  1  ص 191 ح 5 سند صحیح 

 الوسائل ج 27 ص 178 ح [33535] هکذا صحیح 

 

یاسید الکریم

محسن حججی شهید شد و خطر او برای غربزدگان برطرف شد. 

نام : محسن به یاد جناب محسن فرزند شهید حضرت زهرا (س) 

پدر : اهل نجف آباد و کارگر و دارای ژن نامرغوب 

خدمت پدر : اهل جبهه دفاع مقدس، همان دفاع مقدسی که 

افراد غربزده امروز آن را با "نه به جنگ" خلط می کنند. 

دهه تولد : دهه هفتادی، و خیلی از دهه شصتی ها از او جا ماندند.. 

نحوه شهادت : سر او مثل مولای او، سالار شهیدان(ع) بریده شد. 

سن شهادت : 25 سال و تحقق دعا و حاجت او در شهادت جوانی 

و طبق آرزوی او، همچو علی اکبر(ع) او را اربا اربا تحویل دادند.. 

الگو : شهید عالیقدر احمد کاظمی همو که رهبر معظم به او گفتند  

حیف است امثال تو و صیاد شیرازی بمیرند شهادت لیاقت شماست. 

حاج احمد را هم کنار حاج حسین خرازی ها می توانی بشناسی. 

پاتوق اول : مجالس سینه زنی و روضه خوانی سیدالشهدا(ع) 

پاتوق دوم : موسسه فرهنگی احمد کاظمی که او را بیدار کرد. 

پاتوق سوم : اردوهای جهادی و مدافعین حرم حضرت عقیله (س) 

قدم اول : زندگی با این والدین و این رفقا و این جماعات و همسری مومن 

قدم دوم : اطاعت و احترام کامل به والدین و انس با شهدا و این مجالس 

قدم سوم : حضور در فضای فرهنگی و فعالیت مثبت در فضای مجازی 

و خدمت به مناطق محروم و اقشار دردکشیده و فعالیتهایی خالصانه. 

قدم چهارم : حضور در سپاه و لباس پاسداری و انضباط در امور زندگی   

قدم پنجم: تداوم توسلات مجالس دینی و زیارات خصوصا از امام رئوف(ع) 

قدم ششم : آماده سازی خانواده خصوصا مادر و حضور در مدافعین حرم 

قدم هفتم : اشکال زدایی و شروع چله جمکران و توسل به امام زمان(عج) 

قدم هشتم : دل یک دله به قصد شهادت و حضور مجدد در مدافعان حرم 

و صلابت در مواجهه با دشمن کور دل و شهادت با عزت و اخلاصی عجیب. 

پاداش خداوند منان به آقا محسن : پیچیده شمیم ات همه جا ای تن بی سر.. 

در اندک زمانی نام او ورد همگان شد و حجتی آشکار مقابل چشم ملت شد. 

تیمار غریبان : با هدیه ی چند صد صلوات به شهید محسن حججی عزیز 

می توانید به سرعت و سهولت حوائج مشروعه خود را اجابت شده بیابید 

و اخلاص این شهید عزیز عجیب و شفاعت صلحا و شهدا نیز مجرب است 

و شفاعت خوبان را دست کم نگیرید چرا که با اعتقاد و توجه نتیجه میگیرید. 

حرف آخر : و چه آسان می توان با مداومت و اصرار بر امور مذهبی و انقلابی 

راه سعادت را بر خود و همگان گشود و احتیاج به اشتغال به امور شاقه و عجیب 

و نیاز به ژن خوب یا چهره یوسف گونه نیست. و گفتنی ها بسیار است. والسلام. 


یاسید الکریم

آن مرد که سال 91 می گفت " معلوم نیست تئوری ساکتین فتنه از کدام کره نازل شده است!" 

جایی نرفته و مانده! آن هم در ریاست مجلس! و در راس امور! این هم از راس صداوسیمان و دانشگاه بزرگ جامعه مان! حالا فهمیدی ساکتین فتنه از کدام کره نازل شده اند؟ حالا "خرمشهرها در پیش است" را بهتر می فهمی.  حالا آتش به اختیار را هم بهتر درک می کنی، غربت علی(ع) و اولاد علی همیشه تکرار می شود. ولی تو عمرسعد و حر زمانه ات را بشناس، حسین(ع) و شمر زمانه، دیر زمانی است آشکار شده اند. 


یاسید الکریم

آیت الله بهجت : امام صادق (ع) در سند زیارت ضمانت کرده 

همه حوائج خواننده زیارت عاشورا اجابت شود. + برخی آداب آسان اما مهم 

http://yaali12.blog.ir/1395/08/03 

 

یکى از بزرگان مى فرمود: مرحوم آیة اللّه حاج حسین خادمى و حاج شیخ عباس قمى و حاج شیخ عبدالجواد مداحیان روضه خوان امام حسین علیه السلام را در خواب دیدم که در غرفه اى از غرفه هاى بهشت دور یکدیگر جمع بودند. از آیة اللّه خادمى احوالپرسى کردم و گفتم : با هم بودن شما یک آیة اللّه و آقاى حاج شیخ عباس قمى یک محدث و حاج شیخ عبدالجواد روضه خوان، چه مناسبتى دارد که با یکدیگر یک جا قرار گرفته اید؟ جواب دادند: ما همگى مداومت به زیارت عاشورا داشتیم و در مقدار خواندن زیارت عاشورا مثل هم بودیم. 

 

علامه محدث نورى نوشته: مردى صالح بود که همیشه در اندیشه آخرت شبها در مقبره بیرون شهر معروف به «مزار» که جمعى از صلحا در آن دفن شده بودند، به سر می برد. او همسایه اى داشت که دوران خردسالى را با هم گذرانده بودند و در بزرگى گمرکچى شده بود، پس از مرگ، او را در آن گورستان که نزدیک منزل آن مرد صالح بود به خاک سپردند.

بیش از یک ماه از مرگ گمرکچى نگذشته بود که مرد صالح او را در خواب می بیند که او حال خوشى دارد و از نعمتهاى الهى بر خوردار است! به او می گوید: من از آغاز و انجام و درون و بیرون تو باخبرم، تو کسى نبودى که درونت خوب باشد و کار زشتت حمل بر صحت شود،...کارت عذاب آور بود و بس، پس از کجا به این مقام رسیدى؟

گفت: آرى! چنان است که گفتى، من از لحظه مرگ تا دیروز در سختترین عذاب بودم، اما دیروز، همسر استاد اشرف آهنگر از دنیا رفته و در اینجا (اشاره به جایى کرده که پنجاه قدم از گورش دورتر بوده) به خاکش سپردند، دیشب سه مرتبه امام حسین علیه السلام به دیدنش آمدند. بار سوم فرمودند: عذاب را از این گورستان بردارند، لذا من آسایش قرار گرفتم.مرد صالح از خواب بیدار شده و در بازار آهنگران به جستجوى استاد اشرف می رود، او را یافته و از حال همسرش می پرسد، استاد اشرف می گوید: دیروز از دنیا رفته و در فلان مکان به خاکش سپردیم. مرد صالح می پرسد: به زیارت امام حسین علیه السلام رفته بود؟ می گوید: نه. می پرسد: ذکر مصیبت او می کرد؟ جواب می دهد: نه. سؤال می کند روضه خوانى داشت؟ می گوید: نه، از این سؤالات چه مقصودى دارى؟ مرد صالح خوابش را نقل می کند و می گوید: می خواهم بدانم میان او و امام حسین علیه السلام چه رابطه اى بوده؟ استاد اشرف پاسخ می دهد: زیارت عاشورا می خواند. 

 

علامه شیخ حسن فرید گلپایگانى از استاد خود مرحوم آیة اللّه شیخ عبدالکریم حائرى یزدى نقل می کند اوقاتى که در سامراء مشغول تحصیل علوم دینى بودم اهالى سامراء به بیمارى وباء و طاعون مبتلا شدند و همه روزه عده اى مى مردند روزى به همراه جمعى از اهل علم در منزل استادم مرحوم سیّد محمّد فشارکى بودیم، ناگاه میرزا محمّد تقى شیرازى تشریف آوردند و صحبت از بیمارى وباء شد که همه در معرض خطر مرگ هستند. مرحوم میرزا گفتند: اگر من حکمى بدهم آیا لازم است انجام شود یا نه ؟ همه اهل مجلس تصدیق نمودند که بلى. 

سپس فرمود: من حکم مى کنم که شیعیان ساکن سامراء از امروز تا ده روز همه مشغول خواندن زیارت عاشوراء شوند و ثواب آنرا هدیه روح شریف نرجس خانم والده ماجده حضرت حجة بن الحسن (عج) نمایند تا این بلاء از آنها دور شود اهل مجلس این حکم را به تمام شیعیان رساندند و همه مشغول زیارت عاشوراء شدند. از فردا تلف شدن شیعه متوقف شد و همه روزه عده اى از سنى ها مى مردند به طوریکه بر همه آشکار گردیده برخى از سنى ها از آشناهاى خود از شیعه ها پرسیدند: سبب اینکه دیگر از شما تلف نمیشوند چیست ؟

به آنها گفته بودند: زیارت عاشوراء، آنها هم مشغول شدند و بلاء از آنها هم بر طرف گردید. علامه فرید می گوید : وقتى گرفتارى سختى برایم پیش آمد فرمایش آن مرحوم بیادم آمد و از اول محرم سرگرم زیارت عاشوراء شدم روز هشتم بطور خارق العاده برایم فرج شد. 

 

یکى از علما و حجج اسلام و از ذریه رسول الله(ص) در یادداشتهاى خود چنین نوشته بود: شبى از طریقى به من الهام شد که مبلغ چهل و پنج هزار تومان بر درب مغازه یکى از بندگان خدا که مرد محترمى از اهل اصفهان است ( و نخواسته اسمش گفته شود) صبح متحیر بودم چه کنم، آیا آنچه فهمیدیم صحیح است یا نه؟ و هم نمى دانستم چقدر پول دارم. وقتى مراجعه کردم دیدم موجودى من چهل و پنج هزار تومان است، اول وقت رفتم درب مغازه آن آقا که از محترمین آن شهر بود، دیدم دو نفر درب مغازه او ایستاده اند، به آن آقا گفتم: من با شما کارى دارم، مى خواهم با هم برویم جایى و برگردیم.

گفت: بسیار خوب. من ایشان را بردم مسجدالنبى واقع در خیابان جى، آنجا عمله و بنا کار مى کردند، لب ایوان طرف قبله نشستیم. من به ایشان گفتم: من مامور هستم گرفتارى شما را اصلاح کنم، مشکلى دارى بگو، هر چه اصرار کردم نگفت، بالاخره آن مبلغ را به ایشان دادم ولى نگفتم چقدر است. ایشان بى اختیار به گریه افتاد و گفت: من چهل و پنج هزار تومان قرض داشتم، چهل زیارت عاشورا نذر کردم بخوانم و امروز بعد از اذان آخر آن را خواندم و از آقا ابى عبدالله الحسین علیه السلام خواستم رفع گرفتاریم شود که بحمد الله گره باز گردید.

 

داستانهای شگفت، اثر آیت الله شهید دستغیب ره 

داستانهاى مفاتیح الجنان، اسماعیل محمدى ص 40

کرامات الحسینیه، على میرخلف زاده ج 2  

آثار وبرکات امام حسین(ع)، باقی اصفهانی ص568 

 

جهت مطالعه بقیه داستان های 

جذاب و مفید به این آدرس مراجعه کنید 

http://ghadeer.org/Book/1326/ 

 

آیت الله بهجت: ترجیح مکه بر کربلا 

یعنی جایگاه ولایت را نشناختن 

http://yaali12.blog.ir/1395/07/09 

 

زیارت عاشورا زیارت حب و بغض ها است. 

https://yaali12.blog.ir/1395/07/16-1 



یاسید الکریم

 علی بن جعفر از برادرش امام کاظم (ع) درباره آیه " بگو: به من خبر دهید اگر آب ‌هاى [سرزمین] شما در زمین [عمیق] فرو رود، چه کسى مى ‏تواند آب جارى و گوارا در دسترس شما قرار دهد؟! " روایت کرد که امام موسی بن جعفر(ع) فرمود : یعنی آنگاه که شخص امام زمان(عج) تان از شما غائب شود چه کسی مقام شامخ امامت را برای شما می آورد؟ [طبعا آوردن امام از فهم و توان شما خارج است با وجود نیازهای فراوانی که به امام دارید.] 

 

عن علی بن جعفر عن اخیه موسی بن جعفر (ع) فی قول الله عزوجل قل ارایتم ان اصبح ماؤکم غورا فمن یاتیکم بماء معین (الملک/30) قال (ع) اذا غاب عنکم امامکم فمن یاتیکم بامام جدید؟ 

 

الکافی ج 1  ص340 ح 14 سند صحیح 


یاسید الکریم

امام جمعه مکه عالمی بزرگ بود که از نظر زهد و تقوا به درجه و مقام عالی رسیده بود. وقتی برای اقامه نماز جمعه رفت و آمد می کرد با هیچ کس سخن نمی گفت. 

روزی سید بحر العلوم به مسجد رفته به او اقتدا کرد و با او نماز گزارد. بعد از نماز همراه آن عالم به منزل وی رفت. وقتی وارد شد کتابخانه ای دید که از کتابهای ارزشمند پر بود. بحر العلوم پرسید: در کتابخانه شما چه کتابهایی وجود دارد؟ 

او جواب داد: هرچه انسان میل کند و چشم، شوق دیدن آن را داشته باشد و لذت ببرد، اینجا موجود است. 

بحر العلوم چند عنوان از کتابهای اهل سنت را ذکر کرد که مجموعه کتابخانه فاقد آن بود بار دیگر پرسید: ابو حنیفه کتابی در رجال دارد آیا در کتابخانه شما هست؟ 

گفت: نه ولی دیده ام. 

سید گفت: در آن کتاب ابو حنیفه در وصف امام صادق(ع) مطالب بسیاری آورده و گفته است: من پیش او درسی خواندم و روزی هفتاد مسئله از او یاد می گرفتم. 

امام جمعه گوش می داد و سکوت کرده بود. سید از جای برخاست که به منزل برود؛ او نیز همراهش به راه افتاد تا به منزل بحر العلوم رسیدند. سید وی را دعوت کرد که به منزل آمده و استراحت کند. گفت: غرضم از آمدن شناختن منزل شما بود. 

پس از یک سال امام جمعه شخصی را دنبال بحر العلوم فرستاد. سید وقتی به منزل امام جمعه آمد او را در حال جان دادن یافت؛ بر بالینش نشست. 

امام جمعه اتاق را از اغیار خالی ساخت و گفت: از آن روز که امام صادق(ع) را توصیف کردی، من به وی معتقد شده ام، ولی تاکنون کسی از آن مطلع نشده است. مرا بر مذهب او غسل ده و کفن نمای و نماز بخوان. 

 

سید بحر العلوم، دریاى بى ‏ساحل ص 41 


یاسید الکریم

مفضل می گوید به امام صادق(ع) عرضه داشتم مسلمین چند عید دارند؟ حضرت فرمود چهار عید. گفتم عیدین یعنی عید فطر و عید قربان و جمعه را می ‌شناسم [ولی عید چهارم کدام است؟] امام صادق (ع) فرمود : عظیم‌ ترین و شریف ‌ترین عیدها، روز هیجدهم ذی الحجه است و آن روزی است که پیامبر خدا(ص) [دست] امیرالمومنین(ع) را بلند و او را به امامت منصوب نمود و او را نشانه آشکاری برای [هدایت] مردم قرار داد. گفتم آیا سنت خاصی بر ما مقرر شده؟ حضرت صادق(ع) فرمود بر شما [مسلمین] سنت واجب است که برای حمد الهی و شکرگزاری [برای این نعمت بزرگ] به درگاه خدا، آن روز را روزه بگیرید، البته خداوند شایسته سپاس در تمام ساعات و ایام است، انبیاء نیز همین گونه به جانشینان خود دستور مى دادند که روز وصایت خود را روزه بگیرند و آن را عید بگیرند. روزه روز غدیر از عمل شصت سال برتر است. 

 

عن المفضل بن عمر قال: قلت لأبی عبد الله(ع) کم للمسلمین من عید؟ فقال: أربعة أعیاد قال: قلت قد عرفت العیدین و الجمعة فقال لی: أعظمها و أشرفها یوم الثامن عشر من ذی الحجة و هو الیوم الذی أقام فیه رسول الله(ص) أمیرالمؤمنین(ع) و نصبه للناس علما قال قلت: ما یجب علینا فی ذلک الیوم؟ قال: یجب علیکم صیامه شکرا لله و حمدا له مع أنه أهل أن یشکر کل ساعة، کذلک أمرت الأنبیاء أوصیاءها أن یصوموا الیوم الذی یقام فیه الوصی و یتخذونه عیدا، و من صامه کان افضل من عمل ستین سنة. 

 

الخصال الصدوق ج 1 ص 264 سند صحیح

وسائل الشیعه ج 10  ص 443 ح [13800]  

بحار المجلسی ج 97  ص 111

الغدیر الأمینی ج  1  ص  286 


یاسید الکریم

حضرت صادق (ع) از جد بزرگوارشان علی ابن ابیطالب(ع) روایت کرد 

که امیرالمومنین(ع) فرمود: بیداری شب [ نماز شب و..] 

مایه ی سلامت جسم و سبب خشنودی پروردگار متعال 

و تمسک به اخلاق انبیاء و قراردادن خود در معرض رحمت خداوند است.

 

عن ابی بصیر عن ابی عبدالله (ع) عن آبائه (ع) عن علی بن ابی طالب (ع) قال 

قیام اللیل مصحة البدن و رضا الرب و تمسک باخلاق النبیین و تعرض لرحمته 

  

الصدوق فی ثواب الاعمال / البرقی فی المحاسن / الطوسی فی التهذیب 

#الوسائل ج 8 ص 150 ح  [10275] سند صحیح 


یاسید الکریم

امان از سردرگمی و جهالت و گمراهی 

امان از لغزشها و انحراف بعد از هدایت 

امان از کدورتها و منیت ها و شهوت ها 

فغان از معاصی کوچک و بزرگ و علنی 

فریاد از خواطر و تشریفات و تعلقات. 

 

علامه طباطبائی می گفتند در نجف بشدت اوضاع مالی ام خراب بود و [حتی] گاهی چیزی برای خوردن هم نداشتم، در همان ایام روزی استادم مرحوم آقای قاضی به حجره ام تشریف آوردند، نگاهی به اطراف کرده و گفتند: محمد حسین، تو با این تشریفات به جائی نمی رسی!!! 

 

مرحوم آقای سعادت پرور یک بار گفتند: در عالم معنا دیدم آمده اید اینجا و همه کفش هایتان را هم آورده لب تاقچه داخلی اطاق گذاشته اید و کفش هایتان هم خیلی براق بود. بعد فرمودند: آقا اینها تعلقات شما است. تعلقات تان را با خود به اینجا نیاورید. 

 

پ ن 1: اوضاع مالی و معیشت طلاب در آن دوران مشخص است و قوت غالب بسیاری از طلاب هندوانه ای بسیار ارزان و مقداری نان و امثالهم بود. و تمام دار و ندار یک طلبه در یک حجره گاهی پول یک کفش بچه ماها در امروز نمی شد. مع الوصف کرامتها و عنایات به همان زندگی های ساده و بدون تکلف و ممحض در علم و معنویت و ارشاد مردم جاری می شد. خصوصا که بسیاری از افراد جامعه به هر علتی، امروز گرفتار حداقل ها هستند و تشریفات مومنین نه صلاح است و نه رضایت الهی را در پی دارد. 

 

پ ن 2 : تعلقات جدا از داشته هاست. یعنی چه بسا یک فرد با صد ملک و هزار هکتار زمین و هزاران سکه مناعت طبع و بزرگی خصائل داشته باشد و چه بسا یک گدا به همان لباس و عادات گدایی خود دلبستگی شدید داشته باشد و حتی در مواردی شغل او باشد با وجودی که در نهان ثروتمند باشند. مع الوصف ما باید از فقر و کفاف و ثروت، حد وسط را انتخاب کنیم و همت ما علمیات و معنویات باشد. و افراد بسیار کمی از تعلقات به ثروت و شهرت و ریاست رها می شوند و افراد اندکی حقوق شرعی و انسانی این موقعیت ها را ادا می کنند و اما مکررا سوال دارند چرا ما پیشرفت معنوی نداریم. 


یاسید الکریم

آیت الله بهجت رحمه الله : محی الدین بعد ذکر کلام الله و صدایی که خداوند برای کلام خود در لوح یا بر قلب ملک و بعد در قلب پیامبر (ص) ایجاد می کند می گوید : الان می بینم که رسول خدا (ص) نشسته و ابوبکر و عمر در دو طرف و عثمان پشت سر و علی(ع) روبروی آن حضرت ایستاده اند!! 

در محضر بهجت ج 3 ص 79 

یاسید الکریم