یاسیدالکریم

مذهبی - اجتماعی - سیاسی

یاسیدالکریم

مذهبی - اجتماعی - سیاسی

کسی چه می دانست این دو جوان رزمنده 

در اثر تلاش و پشتکار و ولایت پذیری و اخلاص 

روزی محکم ترین بازوان پر قدرت و پر نفوذ حکومت اسلامی شوند؟ 


قاسم مجروح شده بود. برای درمان او را به مشهد فرستاده بودند. چون شکمش ترکش خورده بود از زیر قفسه سینه‌اش تا روی مثانه‌اش را باز کرده بودند و وضع بدی داشت. ۴۶-۴۵ روز کسی نمی‌دانست قاسم سلیمانی زنده است یا شهید شده. در آن زمان هم فرمانده گردان بود که مجروح شد. بالاخره شهید موحدی کرمانی پسر همین آقای موحدی کرمانی قاسم را در مشهد پیدا کرد و گفت طبقه سوم یک بیمارستان در مشهد است. پزشک حاج قاسم از منافقین بود و می‌خواست حاج قاسم را بکشد، به همین دلیل شکم قاسم را باز گذاشته بود که منجر به عفونت شده بود. یک پرستار باشرف کرمانی به خاطر حس کرمانی و ناسیونالیستی‌اش قاسم را شب دزدیده بود، جایش را با دو مریض دیگر در یک طبقه دیگر عوض کرد و به دکتر گفته بود قاسم را از اینجا بردند. قاسم باز یک دوره دیگر از ناحیه دست مجروح شد تا می‌گفتند برو دکتر می‌ترسید، تا می‌گفتند برو بیمارستان در می‌رفت. 


حدود ساعت ٣ بعد از ظهر، به همراه سه نفر دیگر از فرمانده ها در ارتفاعات گولان بودیم. من، آقای قاسم سلیمانی، آقای مرتضی قربانی، و آقای اسدی. از ماموریتی بر می گشتیم که دیدیم راه را آب گرفته و ماشینهایی که نیروها را می آوردند، در راه مانده اند و وضعیت بدی ایجاد شده بود. وانت ما هم در راه ماند و پیاده از ارتفاعات بالا آمدیم. دیدیم علت خراب شدن راه، این است که بچه های ادوات قرارگاه، برای کار گذاشتن قبضه های خمپاره ها، زمین رو کندند و خاکهایش را ریخته اند در جوی آب. آب هم مسیرش عوض شده بود و تا پایین، هم گل درست کرده بود و هم یخ زده بود. همین باعث شده بود تا راه خراب شود و ماشین ها در راه بمانند. بچه ها هم متوجه نبودند این مسائل ایجاد شده است؛ ما هم بیل برداشتیم و خاکها رو جابه جا کردیم تا راه آب درست بشود.

در همین حین یکی از بچه های بسیجی آمد طرف ما و گفت: شما اینجا چی کار دارید؟ چه کار می کنید؟ به بیل ما چه کار دارید؟ آقای قربانی گفت: ول کن... بگذار کارمون رو بکنیم و جر و بحث شد و او وقتی دید تنهاست و ما چهار نفریم، برگشت آنطرف تپه، بقیه رفیقهایش را خبر کرد و برگشت و خلاصه محکم زد تو گوش مرتضی! مرتضی هم زد و حاج قاسم هم دوید کمک و آنها هم آمدند و خلاصه دعوا شد! من دیدم اونها دارند همدیگر رو می زنند، بیل را رها نکردم و ادامه دادم و راه آب را باز کردم! حاج قاسم را انداخته بودند روی ماشین و حسابی او را میزدند! کمی گذشت و آنها نسبت به ما حدس هایی زدند. خلاصه بعد از کتک کاری رفتند. از آن موقع هر وقت حاج قاسم را می بینم می گوید تو آن موقع سیاست مداری کردی و با بیلت به کمک ما نیامدی! من هم می گویم ما رفته بودیم جوی باز کنیم  نرفته بودیم دعوا کنیم که!


گاهی تعاریف خود این عزیزان از دیگر خوبان دقیقا وصف حال خوب خودشان است 

حاج قاسم سلیمانی می‌گوید : کسی هر وقت یک عزیزی را از دست می دهد، یکسال، دوسال یا چهل روز به یادش هست، ازش اسم می برد، کمتر اتفاق می افتد یک مدت طولانی آدم درگیر کسی بشود که از دست می دهد، ۱۹ سال احمد (شهید احمد کاظمی)  حسین حسین می‌کرد به یاد شهید خرازی. هیچ جلسه ‌ای، هیچ خلوتی، جلسه رسمی، جلسه دوستانه، جلسه خانوادگی، مسافرتی وجود نداشت که او یاد باکری و خرازی و همت و این شهدا را نکند.

هیچ نمازی ندیدم، که احمد بخواند و در قنوت یا در پایان نماز گریه نکند وپیوسته این ذکر: «یا رب الشهدا، یا رب الحسین، یا رب المهدی » ورد زبان احمد بود و بعد گریه می کرد. 

عجیب بود هر کس به دلایلی در غم احمد ناراحت است، یک کسی می گوید: «حیف شد این شخصیت با این جایگاه، با این تأثیرش، از بین ما رفت»، یک کسی وابستگی دوستی، فامیلی و غیره داشت، به هر صورت غم احمد همه را غمگین کرد و از دست دادن احمد همه را ناراحت کرد، اما آن چیزی که بچه های جبهه با احمد دلخوش بودند و با رفتن او غمگین شدند این بود که، احمد تداعی رفتارهای جنگ بود، تداعی خلوص، صفا، پاکی، صداقت بود. 

وقت سخن با احمد ناخودآگاه آدم را به یاد خرازی می انداخت، به یاد همت می انداخت، حیای احمد آدم را به یاد آن انسان پر از حیای جنگ می انداخت، لذا امروز که احمد را از دست دادیم انگار یک یادگار از همه یادگاران جنگ را از دست داده ایم، آن کسی که از همه ارزشهای جنگ نشانه ای در خود داشت از دست داده ایم، به همین دلیل هم پیوسته خودش را محاسبه می کرد، پیوسته خودش را سرزنش می کرد، پیوسته بی قرار بود،  در مسئولیت با لبخند و گل استقبال شد و هر کجا از مسئولیت خارج شد (در سنگری به سنگری) با اشک بدرقه شد. 

 

فایل هایی تصویری از حاج قاسم در آپارات [ کلیک کنید


چند خاطره و چند بیان مهم و دلنشین در کلام حاج قاسم [ کلیک کنید


شادی روح مطهر شهدا و حاج احمد کاظمی و حاج حسین خرازی و حاج حسن طهرانی و سلامتی سردار رشید اسلام حاج قاسم صلواتی عنایت کنید که در این آشفته بازار سیاسی و حملات متنوع ذخائر نظام نفسانیت و اشرافیت و مسابقه در دنیا زدگی و بازار داغ نجومی ها و انفعال و وادادگی مسئولین خارجه در قبال 500 شهید منا و دهها موضوع مهم خارجی و امضای برجام چای های هسته ای و بانکی و.. ، این شهید زنده در کنار کار عظیم موشکی شهید طهرانی و در کنار دیگر سربازان پر تلاش و گمنام و مخلص ولایت ، موقعیت حساس و بزرگ ایران اسلامی رو در عراق و سوریه و چند کشور دیگر با کارآمدی و اخلاص و شایستگی تمام حفظ کرد بحدی که امروز دوست و دشمن با عظمت از او و خدمات او یاد می کند. آری حرفها بسیار است و امروز حوصله ها فست فودی. والسلام علیکم. 


یاسید الکریم

مولانا حسین (ع) 

 

بی تو دنیا معنا نداره 

بی تو عالم آقا نداره 

آقا هر کس بی تو بمونه 

عشق و دین و دنیا نداره 


[ گوش کنید



یاسید الکریم

مورد حجامت وقوع یافتگانیم 

خدای مان بیامرزد

اگر شهید شدیم و رفتیم تو دیار فانی

بریزید تو خیابونا ساندویچ بخرید 

و نذارین دار و دسته کلید سازای مَنقلُف

با پدرسوخته بازی این چیز ر ِ مجددا تصاحب کنن. 



یاسید الکریم

مجلسی که دو نائب رئیس ش 

با یکی از سران فتنه دیدار می کند 

و ادعا می کنند مدافع انقلاب اند. 

آقا شما اسلام ت را باد نبرد دفاع از انقلاب پیشکش! 

 

خاتمی : «شما برای این که بتوانید پیشرفت کنید و بمانید 

راهی جز راه غرب ندارید» (روزنامه آریا 79/6/28) 

و «راه غرب یعنی پذیرش خرد غربی» (آریا 79/6/28) 


محمد خاتمی: قرآن دارای یک فرهنگ قبیله ای است! 

و دکتر سروش و مجتهد شبستری درست می گویند! 

که قرآن امروز قابل انتقاد است! 


http://seratnews.ir/fa/news/353064/ 




یاسید الکریم

عقائد و باورها 

اطاعت و تبعیت 

وظایف و اعمال 

دعا و ذکر 

دوستان و اساتید 

والدین و حسب 

مطالعات و تحصیل 

محبت و مودت 

التجاء و اضطرار 

عنایت و شفاعت 

راههای مهمی برای سعادت و نجات هستند 

و چه تکیه گاه عظیمی است اطاعت و عنایت 

و چه شاهراه بزرگی است محبت و مودت 

فرزندان خود را با محبت خوبان و خوبی ها بار بیاورید. 


یاسید الکریم

بخشى از توقیع امام زمان (عج) 

به نائب نخست و دوم خود 

عثمان بن سعید عمرى و فرزندش محمّد. 

 

أعوذ بالله من العمى بعد الجلاء 

و من الضلالة بعد الهدى 

و من موبقات الأعمال و مردیات الفتن. 

 

پناه به خدا مى برم از نابینایى بعد از بینایى

و از گمراهى بعد از راهیابى

و از اعمال ناشایسته و فرو افتادن در فتنه‌ها.

 

کمال الدین ج2 ص511 ح42 

الخرائج والجرائح ج3 ص1110 

بحار ج53 ص190و191 ح19 


یاسید الکریم

بشنو این ندبه ها شکوه ها را.. العجل العجل های ما را.. 

جز تو ای منتقم با که گوییم .. غربت شیعیان شما را... 

کعبه در قبضه بولهب هاست .. سر بده بانگ تبت یدا را 

جلوه کن تا که دنیا بداند ... آخر قصه ی کربلا را 

[ گوش کنید ]

 


یاسید الکریم

24 میلیون ماهانه را بطور قانونی! جهت خدمت به مردم 

به ناچار دریافت و نوش جان می کنم. علی برررررکة الله. 


بخش های مختصری از کلمات امام خمینی در باب جنگ فقر و غنا 


«روحانیت متعهد، به خون سرمایه داران زالوصفت تشنه است 

و هرگز با آنان سر آشتی‏‎ ‎‏نداشته و نخواهد داشت.» 


«علمای اسلام موظف‏‏ ‏‏اند با انحصارطلبی و استفاده های نامشروع ستمگران مبارزه‏‎ ‎‏کنند؛ و نگذارند عدۀ کثیری گرسنه و محروم باشند و در کنار آنها ستمگران غارتگر و‏‎ ‎‏حرامخوار در ناز و نعمت به سر ببرند.»


‏«و آنها که تصور می‏‏ ‏‏کنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان‏‎ ‎‏با سرمایه‏‏ ‏‏داری و رفاه‏‏ ‏‏طلبی منافات ندارد، با الفبای مبارزه بیگانه اند؛ و آنهایی هم که تصور‏‎ ‎‏می کنند سرمایه‏‏ ‏‏داران و مرفهان بیدرد با نصیحت و پند و اندرز متنبه می شوند و به مبارزان‏‎ ‎‏راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک می کنند، آب در هاون می کوبند. بحث مبارزه و رفاه‏‎ ‎‏بحث قیام و راحت‏‏ ‏‏طلبی بحث دنیاخواهی و آخرت جویی دو مقوله ای است که هرگز با‏‎ ‎‏هم جمع نمی شوند، و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و‏‎ ‎‏استضعاف را چشیده باشند، فقرا و متدینین بی‏‏ ‏‏بضاعت، گردانندگان و برپادارندگان واقعی‏‎ ‎‏انقلابها هستند.» 


«جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنی نیست. جنگ ما جنگ فقر و غنا بود.‏‎ ‎‏جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود؛ و این جنگ از آدم تا ختم زندگی وجود دارد.»


«خداوند سبحان به پردرآمدها می فهماند که نباید تصور کنند که همۀ درآمد از‏‎ ‎‏آنِ خودشان است و باید توجه داشته باشند. که بخشی از درآمدشان حق مسلم دیگران‏‎ ‎‏است.» ‏ 


« امیرالمؤمنین(ع) می فرماید، من حکومت را به این علت قبول کردم که خداوند تبارک‏‎ ‎‏و تعالی از علمای اسلام تعهد گرفته و آنها را ملزم کرده که در مقابل پرخوری و غارتگری‏‎ ‎‏ستمگران و گرسنگی و محرومیت ستمدیدگان ساکت ننشینند و بیکار نایستند.»‏


«جنگهای پیغمبر، همه اش با اغنیا بود، و با گردن کلفتها بود و با ثروتمندها بود... پیغمبر این‏‎ ‎‏فقرا را بلند کرد و نهضت داد برای این که اغنیا را سرکوب کنند و سر جای خودشان‏‎ ‎‏بنشانند»‏ 


‏‏«تاریخ را باید ببینید، حساب باید بکنید که آیا پیغمبر به نفع این سرمایه دارهای حجاز‏‎ ‎‏و طائف و آنجاها، ... وارد عمل شده است و مردم را تخدیر کرده که اینها بخورند آنها را یا‏‎ ‎‏نه، این مردم ضعیف مستضعف را، این سر و پا برهنه ها را تحریک کرده بر ضد این‏‎ ‎‏سرمایه‏‏ ‏‏دارها و جنگها کرده اند با اینها تا اینها را شکست دادند و بعضیشان [را] هم آدم‏‎ ‎‏کردند»‏


«پیغمبرها تاریخشان معلوم است؛ و اینها آمده اند که بسیج کنند این مستمندان‏‎ ‎‏را که بروند و این غارتگرها را سر جای خودشان بنشانند»‏ 


یاسید الکریم

ای نور قلب عاشقم 

شمع این خانه توئی 

زهرا زهرا مرو مرو 

لطف کاشانه توئی 

ای مرغ پر شکسته 

افتاده کنج قفس 

از فرط غصه فاطمه 

در سینه مانده نفس 

 [ گوش کنید

حاج حسن خلج 


یاسید الکریم

حضرت صدیقه طاهره (س) فرمود : 

هان، بیا و بشنو، که روزگار چه امورعجیبی را به تو نشان میدهد! و اگر اهل تامل باشی همین حادثه تو را به تعجبی بزرگ وا میدارد! [ این امت بعد پیامبر (ص) ] به کدام سو روی آورده اند؟! و به کدام تکیه گاهی اتکا نمودند؟! به کدام ستونی اعتماد نمودند؟! و به کدام دستاویزی چنگ زدند؟! و ضد کدامین ذریه [جلیل القدری] اقدام کردند و بر آنان [بطور ظاهری] چیره شدند؟! و برای [دنیا و آخرت خود] چه کسی [را] انتخاب کردند و چه کسی را رها کردند؟! چه بد سرپرستی و چه بد دوستانی! و برای ظالمین [ که خود اختیارا به خطا می روند چنین فردی] چه بد جایگزینی است. 

به خدا سوگند پس ماندگان ( و جا ماندگان ) را به جای پیشتازان، و ترسوی نادان را به جای دلیر آگاه، و فرومایگان را به جای معتمدان خود قرار دادند. بینی شان بر خاک مالیده باد و پشیمان شوند قومی که خیال می کنند کار درستی انجام می دهند. بدانید که آنان مفسدند ولی خود نمی دانند. وای بر آنان! آیا کسی که به حق هدایت می کند سزاوارتر به پیروی است یا کسی که خود هدایت نیافته مگر آنکه هدایت شود؟ شما را چه شده است؟! چگونه حکم می کنید؟! 

قالت فاطمة الزهرا سلام الله علیها : الا هلم فاسمع و ما عشت اراک الدهر عجبا، و ان تعجب فقد اعجبک الحادث! الی ای نحو اتجهوا؟ و الی ای سناد استندوا؟ و علی ای عماد عتمدوا؟ و بایه عروه تمسکوا؟ و علی ایه ذریه اقدموا و احتنکوا؟ و لمن اختاروا و لمن ترکوا؟ لبئس المولی و لبئس العشیر (حج/13) بئس للظالمین بدلا (کهف/50) استبدلوا و الله الذنابی باقوادم، و الحرون باقاحم، و العجز بالکاهل. فرغما لمعاطس قوم یحسبون انهم یحسنون صنعا (کهف/104) الا انهم هم المفسدون و لکن لایشعرون(بقره/12) و یحهم! و افمن یهدی الی الحق احق ان یتبع، امن لا یهدی الا ان یهدی؟ فما لکم، کیف تحکمون؟ (یونس/35) 


خطبه فدکیه با 23 سند و 17 منبع مهم از جمله 


دلائل الامامه ص 109 

الاحتجاج ج 1 ص 131 

الشافی علم الهدی ج 4 ص 69 

معانی الاخبار الصدوق ج 2 ص 295 

امالی طوسی ص 384 

شرح نهج البلاغة بحرانی ج 5 ص 105 

شرح ن ب ابن ابی الحدید ج 16 ص 211


یاسید الکریم

چرا از اسکار فرهادی خوشحال نباشم؟ (محمدرضا زائری) 

زائری: اصغر فرهادی به عنوان یک کارگردان ایرانی جایزه سینمایی آکادمی اسکار را برای دومین بار دریافت کرده است. هر اندازه با دیدگاههای این کارگردان موافق یا مخالف باشیم، اصل این اتفاق یک موفقیت برای ایران است و برگ برنده ای در فضای بین المللی که آکنده از تبلیغات منفی بر علیه ایران بوده و هست و چنین اتفاقی می تواند موج ایران هراسی و اسلام هراسی را قدری کندتر سازد. 

جواب: 1_گوینده متوجه نیست که ایرانی بودن ملاک خوشحالی ما نیست. بلکه حداقل ایرانی دارای رفتاری با کف غیرت ملی و تفکراتی با حداقل تقید مذهبی مد نظر است. نه شخصی که وجه جایزه گرفتن او سیاه نمایی از وضعیت مملکت باشد. و این فرد اگر فیلمی از 290 مسافر ایرانی یا مصدومان صدمات شیمیایی و.. ساخت و نشان داد که مردم ما از حمایت غرب از صدام متضرر شدند و جایزه گرفت آن زمان می گوییم فلانی مسلمانی کرد یا ایرانی است.

زائری: هنرمند شناخته شده و مطرح ایرانی جایزه اسکار را گرفته ، برای نشان دادن اعتراضش به سیاست های ترامپ شخصا به آمریکا نرفته ، دو ایرانی مطرح و موفق را با شهرت کار و تجربه در حوزه فضانوردی به جای خود فرستاده، قرائت پیامش را به یک زن ایرانی داده ، متن پیام به هوشمندی ادبیات و منطق ذهنی مخاطب غربی را رعایت کرده و حتی پوشش و لباس نماینده او کنار رفتن مرزها را نشان می دهد (چنان که در پیام او نیز هست)، خوب ، چرا باید با چنین رویدادی مخالفت کرد یا از آن ناخشنود بود و چهره در هم کشید ؟ 

جواب: 2_بله  دارای ملیت ایرانی با سیاه نمایی از وضعیت اخلاق در کشورش از اسکار جایزه گرفته و چون حق مسافرت نداشته روغن ریخته را نذر امامزاده کرده است. زنی را فرستاده که حداقل پوشش اسلامی که یک روسری نازک است را رعایت نکرده و غرب همین را می خواهد که زنان بی حجاب را نمایندگان فرهنگ این مملکت معرفی کند. 
و ضمنا در فضایی وارد شده که مسئولان اسکار مخالف رئیس جمهور جدید دولت خودشان بوده اند و نه عاشق چشم و چال فرهنگ ایرانی یا اسلامی ما باشند. و جالب تر این داوران در همین تنگنایی که بوده اند باز از خواسته های خود کوتاه نیامده اند و در ضمن تخریب حریف سیاسی داخلی خودشان به همان غیرت ملی خودشان که تخریب فرهنگ ایرانی و تضعیف فرهنگ اسلامی دیگر کشورهاست پایبند بوده اند. پس افرین را به آن داوران زیرک باید گفت نه جواد اسدی و گل به خودی و خوشحالی بعدش! 

زائری: آیا قرار بوده اصغر فرهادی در پیام خود هنرمندان سینمای هالیوود را به اسلام دعوت کند یا مثلا انتظار داشته ایم او یکی از مادران شهدا را به نمایندگی خود برای دریافت جایزه اسکار بفرستد؟ 
چرا متوجه نیستیم که وقتی قرار است در فضای بین المللی قرار بگیریم و با مخاطب جهانی سخن بگوییم ماجرا خیلی فرق می کند؟ چرا انتظاری که از یک هنرمند فیلمساز یا چهره برجسته موسیقی یا نقاش و بازیگر داریم همان توقعی است که مثلا از یک امام جماعت یا امام جمعه داریم؟ 

جواب: 3_ بله امام هم فرمود بزرگترین خیانت همین تفکر التقاطی است! از فردا برای گفتگو با مخاطب جهانی در فیلم ها شراب بنوشیم و در سفره ها شراب بگذاریم! در سریالها زنان خود را بی حجاب نشان دهیم! خیانت را با تعلیق داستان و ابهام در نتیجه به خورد فرهنگ داخلی بدهیم! و به غرب بگویم ما هم مثل شما خیانت ها و عشق های مثلثی و فرهنگ غربی را پذیرفته ایم و خیلی تنشی با آن نداریم! و انقدر نمی فهمیم که همان هنرمند هم مسلمان است. ولو چار صباحی به غرب مسافرت کند اما مقید به قانون کشور و قانون اسلام است که باید شراب ننوشد و بی حجاب نباشد و عفت بورزد و اینها وابسته به هیچ طیف و صنف خاصی نیست و کف و حداقل دیانت ایرانی مسلمان است.

زائری: مشکل به نظرم این جاست که اولا در جبهه انقلاب و فضای متدینین سطح توقعات و انتظاراتمان از قشرهای مختلف و صنوف گوناگون متناسب با شرایط آنان و اقتضائات کارشان نیست و ثانیا درک دقیقی از فهم عمومی مخاطب بین المللی از برخی واژه ها و مفاهیم نداریم و از همین رو گاهی در برابر مفاهیم و واژه های خاصی مثل تساهل ، مدارا ، اسلام رحمانی ، آشتی ، محبت و همزیستی ، حقوق بانوان ، لیبرالیسم ، سکولاریسم ، دموکراسی و... ناخواسته بازی می خوریم. 

جواب: 4_ به یکی گفتند فلانی کجایی ؟ با خش خش بی سیم گفت خط مقدم هستم و اسیر گرفته ام! گفتند آفرین خوب بردار و بیا! گفت نمی گذارند بیایم! بعضی افراد در اثر کثرت مجالست با متوسطین و ضعفای در ایمان، در اصل باید و نباید های شرعی و اخلاقی و وجدانی تردید می کنند بجای این که مردانه و مجاهدانه مقابل سیل تهاجم غرب و فرهنگ بیگانه مقاومت کنند و یا حداقل سکوت کنند تا اهل مجاهدت و اهل مقاومت، دفاع فرهنگی خود را کنند شروع میکنند به تغییر صورت مسئله و سرزنش خودی ها! 
نخیر آقای زائری همه اقشار جامعه مکلف به ظواهر شرعی و غیرت ملی هستند و این صنف و آن صنف اگر کوتاهی کنند حقیقت شرعی و منافع ملی تغییر نمی کند. و اقتضا نمی کند که برای جایزه ای بی مقدار مردم خود را وحشی و بی اخلاق و خیانت کار ترسیم کنیم و با گوساله طلایی سامری بردم بردم راه بیندازیم و هویت ملی را به ثمن بخس بفروشیم. 

زائری: مثلا وقتی طرف مقابل از دموکراسی مفاهیمی ارزشمند و متعالی و انسانی در ذهن دارد، اگر من بگویم که دموکراسی را نمی خواهم وبا دموکراسی مخالفت کنم او از من تصوری دیکتاتوری و استکباری در ذهن خواهد داشت.
طبیعتا ممکن است منظور و مقصود من با تصوری که از دموکراسی غربی در نظر دارم در واقع مخالفت با توطئه های آمریکا و نقشه های شیطانی استکبار در لفافه و پوشش دموکراسی باشد اما مخاطب من چنین چیزی را درک نخواهد کرد. 

محمد رضا زائری 

جواب: 5_پسره ﻣﯿﮕﻪ: ﭘﻨﺞ ﺗﻮﻣﻦ ﺑﺪﻩ! ﺑﺎﺑﺎﺵ ﻣﯿﮕﻪ ﭼﯽ؟ ﭼﻬﺎﺭﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ! 
ﺳﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﻭﺍﺳﻪ ﭼﯽ ؟ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﺯﯼ ﺩﻭ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﻣﯿﮕﯿﺮﻥ 
ﺑﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﭘﻮﻧﺼﺪ ﺗﻮﻣﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ؟ 
ﺑﺎﺑﺎﯼ ﻣﻦ ﺳﯿﺼﺪ ﺗﻮﻣﻦ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺪﺍﺩ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺑﺨﻮﺍﻡ ﺩﻭﯾﺴﺖ ﺗﻮﻣﻦ ﺑﺪﻡ ! 
ﺑﯿﺎ ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻦ ﺻﺪ ﺗﻮﻣﻦ ﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮ ﭘﺴﺮﻩ میکنه می بینه ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺗﻮﻣﻨﯿﻪ ! 

حالا نمیشه موارد جذاب و قشنگ مثال زد اما محتوای مد نظر خودمون رو باهاش ثابت کنیم! یا حرفهای جذاب و قشنگ بزنیم اما در عمل کار خودمون رو کنیم! مثل دولت امریکن های گاوچرون که هی شب و روز از حقوق بشر بگن اما مقابل عربستان و اسرائیل کور مطلقند و مقابل ایران از هیچی کوه بسازن و هی حرفای قشنگ دموکراسی و حقوق بشر سر بدن. 

ما هم این همه سیاه نمایی ها که شبیه فیلم سیصد هویت فرهنگی ما رو وحشی و بی اخلاق و خیانت کار نشون میدن رو اسم ش رو بذاریم مخالفت با ایران هراسی و اسلام هراسی! آقای زائری یا متوجه نیستی ایران هراسی و فرق نقد و سیاه نمایی چیه یا دوس داری حرفای جذاب و جدید بزنی و الا خیانت خیانته و با تغییر اسم و با مثالهای رنگارنگ ماهیت و محتواش عوض نمیشه. قبلا هم گفتم الانم میگم شما اون لباس پیامبر رو مث بقیه دولتی ها مث امثال حسام آشنا کنار بذار بعد بیا صورت مسائل رو وارونه نشون بده چون اون موقع خودتی و خودت مسئول حرفات و مطالب ت به پای اسلام و روحانیت نوشته نمیشه. والسلام علیکم. 


یاسید الکریم

خبرگزاری تسنیم: علی مطهری نماینده مجلس 

در خاطره‌ای که از آیت ‌الله هاشمی نقل کرده ادعا کرده بود که آیت ‌الله دو بار به او گفته بود که بعد از انتخابات ۸۴ من از دخالت برخی افراد یک نهاد نظامی شکایت کردم و 110 نفر از آنها به زندان‌های کوتاه ‌مدت محکوم شدند و اسناد آن را نزد خود دارم. 

پیرو این ادعا، حمید رضا مقدم‌ فر مشاور فرمانده کل سپاه در همایش مدیران استانی خبرگزاری تسنیم گفته بود که "به نظر می‌رسد کار آقای علی مطهری بعد از خلاف ‌گویی‌ها و بی‌ بصیرتی ‌های سابق، به هذیان ‌گویی‌ های عجیب و غریب هم کشیده شده است. 

مقدم‌ فر در همین زمینه خطاب به علی مطهری گفت: "ما 109 نفر را فاکتور می‌‌گیریم، شما فقط یک نفر از آن 110 نفر را که در دادگاه محکوم شده است، به ما معرفی کن! 

علی مطهری سوم اسفند در گفت ‌وگویی با یک خبرگزاری دولتی اذعان کرده است که حتی نام یک نفر از آن 110 نفر را هم نمی ‌داند. 

او برای حل این مسئله پیشنهاد کرد که از طریق احضار روح آیت ‌الله هاشمی از خود ایشان پرسیده شود که نام آن 110 نفر چیست! 

http://tn.ai/1335206 



یاسید الکریم