یاسیدالکریم

مذهبی - اجتماعی - سیاسی

یاسیدالکریم

مذهبی - اجتماعی - سیاسی

شرح کوتاهی بر مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی 

و کلمات آیت الله مکارم در یکی از جلسات 

و الدنگ خوانده شدن رئیس جمهور منتخب توسط آقای منتظری 


مدتهاست حضور فعال آیت الله مکارم در فضای سیاسی جامعه موجب عصبانیت ضد انقلاب و تفاله های داخلی ایشان شده است. اخیرا نیز پس از پاسخ این مرجع عالیقدر به افاضات یک دکترای تقلبی که اخیرا کم سوادی حوزوی خود را با به طعنه و تعریض به ولایت امیرالمومنین(ع) به معرض دید همگان گذاشت موجب شده برخی غربزده ها با تورق در برخی صفحات تاریخ و گزارش بخشی تقطیع شده به دنبال تضعیف نظرات این عالم عزیز باشند. اما غافل ازین که خود بیشتر رسوا می شوند. و جالب تر واکنش آقایانی همچو آقای منتظری هاست که آن روزها رئیس جمهور بدون فقاهت را الدنگ خواندند و سالها بعد به خاتمی یاد دادند که به سید علی بگو پشتوانه من چند ده میلیون رای مردم است و شما باید فلان کنید. پاسخ به این شبهه افکنی اخیر فرصت مجزایی می طلبد اما فعلا به طور کوتاه پاسخ مختصری می دهیم و بعدا در مقاله ای مفصل همه دلائل ذکر خواهد شد. 

اما اجمالا 1_ آقای مکارم در مجلس بحث و نزد چند ده کارشناس فقیه نظر می دهد و نه مثل برخی مدیران سیاسی که متکلم وحده هستند و حتی قدرت پاسخ به منتقدان عام و جوانان را ندارند. 2_آنجا آقای مکارم می گویند ولایت فقیه را کامل قبول دارند و فقط بحث در برخی اختیارات است. 3_آقای مکارم می گویند امیرالمومنین به مالک اشتر اختیارات تام نظامی داد. [البته این مورد محل خدشه علمی است که بلاد سابق نیاز به اختیارات نظامی مستقل برای خطرات احتمالی داشت اما در حکومت در این دوران و با وجود ارتباطات وسیع و سریع نیاز به اختیارات نظامی به اشخاص سیاسی میانی نیست. تجربه بنی صدر هم موجود است.] 

4_آقای مکارم درباره وضعیت سابق قانونی صحبت می کند که رئیس جمهور در عین انتخاب مردمی، با وجود نخست وزیر عملا کاره ای نبود و اختیارات فرماندهی کل قوا هم نداشت. (و این همان مظلومیت رهبری در دوران ریاست خود اوست و از طنزهای تاریخ است که امثال میرحسین امروز شده اند نخست وزیر امام! و هیچ سبزکی حرفی از انتصابی بودن او نمی زند! و کسی حرفی از زیر دست بودن او نسبت به رهبری نمی زند!) و دقیقا همین اشکال معقول آقای مکارم و دیگر افراد موجب حذفِ شغل موازی نخست وزیری شد. پس دقیقا دغدغه آقای مکارم در آن دوران و با آن اختیارات بجاست. 

5_این افراد شیاد معمولا متن آقای مکارم را بطور کامل نمی آورند و از قسمتی از بند 1 و 4 و 5 آقای مکارم که بیانگر اعتقاد کامل ایشان به ولایت فقیه بوده چه برسد به ولایت معصوم حرفی نمی زنند. با شیطنت اشکال ایشان را به اصل ولایت معرفی میکنند در حالی که حرف ایشان بی اختیار بودن رئیس جمهور در شرایط و قانون آن روز است. ضمنا ایشان می گویند من ملتزم به گفت و گوی علمی بین اهل علم هستم و باز صراحتا می گویند هر چه امام خود تصمیم بگیرد مورد تایید است و این را مقایسه کنید با طعنه پرانی های علنی یک مدیر ارشد سیاسی امروز، به کلمات رهبری 6_چرخش صد و هشتاد درجه ای افرادی همچو منتظری و سکوت جماعت غربزده نسبت به آن حرفها هم از عجایب روزگار است. که میزان خوبی برای رد صداقت و انصاف اینهاست و حرف بسیار است و فعلا به همین پاسخ کوتاه اکتفا می کنیم. 


یاسید الکریم